ایثار

شهادت هنر مردان خداست

ایثار

شهادت هنر مردان خداست

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۰ تیر ۹۵، ۰۹:۵۹ - solmaz
    :(
پیوندها

۱۹۵ مطلب با موضوع «شهدا» ثبت شده است

  • یاران دولت

روایت های ناب از زبان حاج حسین یکتا در مورد چگونگی تولد شهید همت ، آداب هیئت رفتن ، سیره شهدا ، و چه کنیم که شهید بشویم...

  • یاران دولت

ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﯽ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﻬﯿﺪﺵ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺑﻬﺎﯼ ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺍﻡ! ﺷﻬﯿﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﻘﺎﺳﻢ ﺗﻘﺪﯾﺮﯼ

  • یاران دولت
  • یاران دولت

قرار بود با امیر به یک مرخصی دو روزه که تقریبا همه اش راه در راه بودیم برویم.

رحیم افتخاری از بچه های تبریز آمد پیشم و گفت: آقا سید میخواهی بری تبریز؟

گفتم: بله انشالله

  • یاران دولت

یافسران - مادر شهید گمنام: من یقین دارم این فرزند شهیدم است من عطر او را احساس میکنم ...

کی از سربازها میگفت خواب شهیدی را دیده که مشخصاتش در بین شهدای گمنام را به او داده است ؛با پیگیری قضیه و اعلام مشخصات ؛ صاحب شهید مشخص شد.برادر به همراه مادر شهید که تازه قلبش را عمل کرده بود برای شناسایی آمدند.مادر وارد سالن معراج شهدا شد؛از بین همه شهدا خود را به پیکر همان شهیدی که آن سرباز او را شناسایی کرده بود، رساند.به مادر شهید گفتم «شما از کجا مطمئن هستید که این فرزند شماست؟» ابروهایش را توی هم کرد و گفت «من مادرم و بوی بچه‌ام را احساس می‌کنم».برای اینکه از این موضوع یقین پیدا کنم به مادر شهید گفتم: لحظه‌ای از سالن خارج شوید، اینجا کار داریم»بعد از مدتی به وی گفتم «الآن می‌توانید بیایید داخل». مادر شهید وارد سالن شد و بدون هیچ تردیدی به سمت پیکر فرزند شهیدش رفت با آنکه ما جای او را تغییر داده بودیم؛ و به ما گفت «من یقین دارم که این پسرم است؛ او به من گفته بود که برمی‌گردد».

متن کامل:

  • یاران دولت

شهید حسین بذرکار در سال 1350 در شهرستان گرمه چشم به جهان گشود و پس از حضور در جبهه‌های حق علیه باطل سرانجام در سال 1366 در منطقه عملیاتی والفجر 10 به فیض شهادت نائل آمد.

در بخشی از وصیت‌نامه شهید حسین بذرکار آمده است:مادر و پدر عزیزم از شما طلب بخشش دارم و از شما می‌خواهم برای من گریه نکنید و امیدوارم که تو مادر مهربان، من را حلال کرده باشی.این‌جانب چون اسلام عزیز را درخطر دیدم بر خود لازم و واجب دانستم که از اسلام عزیز و آب‌وخاکم دفاع کنم.

  • یاران دولت

  • یاران دولت

  • یاران دولت
افسران - شهیدمحمد سلیمانی

عجیب با چشمهایش حرف میزند:

"من تمام هستی ام را برای چادرت دادم..!"

عکس شهید روی دیوار را میگویم.

  • یاران دولت
افسران - آزادی بیان!!!
  • یاران دولت
افسران - پدر شهید احمدی روشن: صد رییس جمهور دیگر هم بیاید، هیچکدام احمدی نژاد نمی شود

پدر شهید احمدی روشن با حضور در غرفه پایگاه اطلاع رسانی میدان 72 در نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی گفت: این را همه جای دنیا هم می گویم که حتی اگر صد رییس جمهور دیگر نیز بیاید هیچ کدام مانند این مرد بزرگ یعنی احمدی نژاد نمی شود.

وی با اشاره به نبود وقت کافی برای بازدید از نمایشگاه گفت: اما زمانی که عکس احمدی نژاد را در غرفه تان دیدم به خودم گفتم که حتما باید در غرفه شما حضور پیدا کنم و بگویم خدمات این مرد بزرگ را مردم فراموش نخواهند کرد.

احمدی روشن با اشاره به تصویر بوسه دکتر احمدی نژاد بر شانه رهبر معظم انقلاب گفت: علت همه دشمنی ها و اختلاف عقیده ها با این مرد پرکار، خدوم و بی آلایش همین بوسه است.

  • یاران دولت
افسران - دیگه نه میشنوه نه می تونه حرف بزنه ...
افسران - دیگه نه میشنوه نه می تونه حرف بزنه ...
افسران - دیگه نه میشنوه نه می تونه حرف بزنه ...
اونایی که از ترس و طمع ایمان اوردن

همونا خونه ی حضرت فاطمه رو اتیش زدن

اینجوری نباش

خودت عوض شو "آزادانه"

تو بدترین شرایط ایمان بیار

نذار برای دوران پیری

بگو خدایا من تو جونی که این همه عوامل تحریک داشتم

پاشدم اومدم حالا دیگه ادم حسابم میکنی

(استاد پناهیان)
  • یاران دولت

  • یاران دولت

تاریخ تولد: 15/1/1348     -            محل تولد: روستای آسیابان
تاریخ شهادت: 22/12/1363
          محل شهادت: جزیره مجنون
شرح کوتاه از زندگی شهید:شهید جلال فطرتی در سال 1348 در خانواده ای متدین و سخت کوش ولی کم بضاعت به دنیا آمد. دوره ابتدایی را همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به اتمام رسانید و وارد دوره راهنمایی شد که تا پایه دوم راهنمایی در زادگاهش تحصیل نمود و ناگهان حال و هوای جبهه او را به دانشگاهی فراتر از دوره تحصیلاتش کشاند بگونه ای که سال سوم راهنمایی را در حین رزمندگی و حضور در جبهه به پایان رساند. او که از همان دوران نوجوانی نسبت به مسائل دینی و احکام اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی بسیار مقید و حساس بود بزودی وارد عرصه دفاع مقدس گردید و با شهامت و شجاعت وصف ناپذیر تا جایی به پیش رفت که عروس زیبای شهادت را انتخاب و به تمنای خویش در محضر خداوند منان نائل شد. وی قبل از اینکه به جبهه اعزام شود در حین مشغولیت به تحصیل از اوقات فراغت خود بیشترین استفاده را می نمود و جهت کمک کردن به خانواده که از بضاعت مالی خوبی برخوردار نبودند در امر نقاشی ساختمان به همراه برادرش محمدرضا که او نیز یکسال بعد از وی به درجه رفیع شهادت رسید همکاری داشت و هرگز وقت خود را به بیکاری و بی توجهی به امور خانواده نمی گذراند.

  • یاران دولت