چه کسی درخط امام است؟/امام خمینی:قطع دست انگلیس کاری بزرگ بود؛اما حفظ آن مهمتر است
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما»؛ با توجه به خوشحالی زایدالوصف و افراطی بعضی ها(!) از دیدار مسئولان رده بالای ایران و انگلستان پس از ۳۶ سال دوری، بر آن شدیم تا دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) به انگلستان را جمع آوری کرده و مورد بازنشر قرار دهیم.
در این میان چند نکته مهم حایز اهمیت است که ذکر آنها به عنوان مقدمه بیانات پیرسفرکرده انقلاب مفید خواهد بود.
یکی اینکه، بسیاری از کسانی که از دیدار توام با بی ادبی نخست وزیر انگلیس با رییس دولت یازدهم ذوق زده شده اند، خود را پیرو امام(ره) و خط آن بزرگوار دانسته و علی الظاهر چنان جلوه می نمایانند که منویات امام راحل را نصب العین رفتار خود قرار داده اند. بازخوانی فرمایشات امام خمینی(ره) پیرامون عملکرد انگلیس با ایران طی حداقل ۹۰ سال گذشته و دیدگاه شفاف و صریح ایشان در رابطه با انگستان و رابطه با آن می تواند معیار مناسبی برای شناخت نیروهای واقعی خط امام(ره) باشد.
دیگر اینکه، امام خمینی(ره) در بیانات و مکتوبات خود، به تعداد پرشماری نسبت به انگلستان و خوی استعماری و استکباری آن اعلام موضع کرده اند که به نظر می رسد بیشترین حجم از مطالب آن بزرگوار، به این مساله اختصاص یافته است که انگلیسی ها در ایران چشم به منافعی دوخته اند که در سالیان گذشته اختیار تام داشتند. امام راحل تلاش می کردند تا به مردم و مسئولان این هشدار را داده باشند که نباید خطر انگلیس را نادیده گرفت و آنان برای بازگشت مجدد به ایران و سلطه بر منابع ملی کشورمان، از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد. در واقع، یکی از مجاهدت های امام راحل، تلاش برای توجه دادن مسئولان و مردم ایران زمین به تاریخ خیانت ها و جنایت های استعمار به رهبری انگلیس و آمریکا و بعضا شوروی سابق بوده است.
به هرحال، از میان بیانات پرشمار امام خمینی(ره)، گلچینی از ۳۶ فرمایش ایشان به عدد سن انقلاب اسلامی جمع آوری شده که در ادامه می آید؛ به این امید که شیفتگان غلطیدن در دامن غرب و انگلیس و آمریکا، به خود آیند و به آرمان های اصیل و استقلال طلبانه انقلاب بازگردند:
۱- آیا در شرایطی که استعمار، قرآن مسلمان ها را تحریف می کند ما ساکت باشیم؟! آیا در موقعی که دستگاه طاغی بر مدرسۀ علوم دینی هجوم می برد و اهل مدرسه را مورد ضرب و شتم قرار می دهد و اموال طلاب را غارت می کند و علمای اعلام را به زندان می برد، هتک می کند و مورد تهدید و تحقیر و اهانت قرار می دهد، ما ساکت باشیم؟ آیا ما ساکت باشیم در صورتی که علمای تهران حبس می شوند و هتک می شوند؟ آیا ما ساکت باشیم در حالی که علمای قم مورد شدیدترین اهانتها قرار می گیرند؟! به جرم اینکه می گویند «ربنا اللّه »، مربی ما آمریکا نیست، مربی ما انگلیس نیست، مربی ما اسرائیل نیست، مربی ما خداست. (۴۱/۱۲/۲۹ – قم، مسجد اعظم)
۲- دنیا بداند که هر گرفتاری ای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است؛ از امریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از امریکا خصوصاً متنفر است. بدبختی دوَل اسلامی از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست. اجانبند که مخازن پرقیمت زیرزمینی ما را به یغما برده و می برند. انگلیس است که سالیان دراز طلای سیاه ما را با بهای ناچیز برده و می برد. اجانبند که کشور عزیز ما را اشغال کرده و بدون مجوز از سه طرف به آن حمله کرده و سربازان ما را از پا در آوردند. دیروز ممالک اسلامی به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند؛ امروز به چنگال امریکا و عمال آن. (۴۳/۸/۴ – قم)
۳- کراراً تذکر داده ام که تنها چیزی که می تواند سد راه اجانب و دوَل استعمارگر باشد و نگذارد سلطه بر ذخایر ممالک اسلامی پیدا کنند اسلام و علمای جلیل اسلام است؛ و این حقیقتی است که در طول تاریخ برای دوَل استعمارگر ثابت شده است. از نخست وزیر اسبق خبیث دولت استعمارگر انگلستان نقل شده است که: «تا قرآن بین مسلمین است ما نمی توانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم». هدف اصلی دولتهای استعمارگر محو قرآن، اسلام و علمای اسلام است؛ و برای وصول به اهداف استعماری خود هرچند، نغمه ای را به وسیلۀ عمال خبیث خود آغاز می کنند و چهرۀ ضداسلامی و ضدملی آنها را ظاهرتر می سازند. (۵۰/۸/۲۱ – نجف)
۴- این زاغه نشین های ما و این بدبختهایی که در ایران هست. از آن طرف، با اسم ملی کردن جنگلها، ملی کردن مراتع، ملی کردن آبها، ملی کردن رودخانه ها، آبهای زیرزمینی، تمام جاهای خوب را به شرکتهای بزرگ امریکایی یا صهیونیستی یا انگلیسی دادند. دشتهایی برای مرتع جوری بوده است که می گویند که ـ نوشتند، الآن نوشته اش پیش من است ـ نوشتند که وقتی که شوهر ملکۀ انگلستان آمد، رفت از دشتِ اَرْژَن [دشتی وسیع از ییلاقات کازرون در استان فارس] فقط ملاحظه کرد آنجا را گفت که بهترین جایی است، که در دنیا بهترین مرتع است از برای دامپروری هر جور دامی. این را ملی کردند، و بعد هم به انگلیسها دادند. و الآن هم ـ آنطور که به من نوشتند، الآن نوشته موجود است ـ بعد هم، ملکۀ انگلستان با یک عده از ثروتمندهای آنجا و شرکتهای آنجا، آنجا را دارند چه می کنند برای دامپروری که گوشت درست کنند. حالا برای خارج درست کنند یا به ما هم یک مقدارش را بدهند، خدا می داند. دشت عمران، که اطراف قزوین است، می گویند بهترین جاست از برای زراعت. تمام مردم آنجا را از آنجا کوچ دادند و آوردند بیرون، دادند دست یهودیها، صهیونیستها. (۵۷/۳/۱۰ – نجف اشرف؛ دیدار با روحانیون و ایرانیان مقیم عراق)
۵- وزیر خارجه، همین دیروز ـ پریروز وزیر خارجۀ انگلستان گفته است که ما منافع داریم در آنجا، در ایران، و ما نمی توانیم یک کسی که منافع ما را تأمین می کند ـ قریب به این معانی ـ یک کسی که منافع ما را تأمین بکند، از آن پشتیبانی نکنیم. ما دنبال همین معنا هستیم؛ ما هم همین ادعا را داریم که شاه برای تأمین منافع انگلستان، برای تأمین منافع امریکا، برای تأمین منافع شوروی، مانده است الآن. (۵۷/۸/۲ – نوفل لوشاتو)
۶- در دویست سال پیش از این، سیصد سال پیش از این، که خارجی ها راه یافتند به اینجا و مطالعات کردند و همه چیز را بررسی کردند: روحیۀ مردم را بررسی کردند، زمین ها را بررسی کردند، با شتر رفتند بیابان های ما را بررسی کردند که چه دارد و چه ندارد؛ تاریخ را ببینید با شتر اینها آمدند رفتند ـ آن وقتی که اتومبیل و اینها نبوده است ـ با شتر رفتند تمام این بیابانهای بی آب و علف را گردش کردند و مطالعه در آن کردند، مطالعه در روحیۀ همۀ این مملکت و اشخاصی که در این مملکت؛ یعنی طوایفی که در این مملکت هست، از بلوچ گرفته تا عرض می کنم کُرد گرفته تا لُر گرفته، همه را مطالعه کرده اند که چه جوری می شود اینها را نگهشان داشت به حال عقب ماندگی، و اینها را قانع کرد به اینکه یک وقت انقلاب نکنند؛ از آن وقت تا حالا ما زیر سلطۀ امریکا و اروپا هستیم. اولش اروپا بوده و انگلستان بوده و اینها، و بعدش هم حالا امریکا آمده است در کار که بدتر از آنهاست (۵۷/۸/۹ – نوفل لوشاتو)
۷- در طول سلطنت این سلسله یک اشتباهاتی شده است که خیلی موجب تأسف است. بعضی اشتباهات در زمان رضاشاه و بعضی هم در زمان حکومت این آقا [محمرضا] . از اول که کودتا شد ـ کودتای رضاشاه شد و با امر انگلیسها این امر واقع شد ـ اشتباه این بود که مردم را، آنهایی که اطلاعات داشتند و مسائل را می توانستند بفهمند، مردم را مطلع نکردند. (۵۷/۸/۱۶ – نوفل لوشاتو)
۸- مال انگلستان می گوید مردکه [دیوید اوئن، وزیر امورخارجۀ بریتانیا] خیر، ما نمی توانیم بنشینیم کسی که منافع ما را در آنجا چه می کند! خوب، ما برای همین جهت داریم فریاد می زنیم که این آدم آمده است که منافع انگلستان و امریکا و شوروی را تأمین کند! این خائن است! این مخالف با همه چیز ملت ماست. (۵۷/۸/۱۷ – نوفل لوشاتو)
۹- چطور شد که الآن از هر گوشه ای اینهایی که منافع در ایران دارند و دارند مال این مملکت را مفت می خورند، نفتش را می برند و پایگاه برای خودشان درست می کنند عوض پول نفت، نفت ما را می خورند و می برند و به اسرائیل که دشمن سرسخت مسلمین و اسلام است می دهند، اگر بنا باشد که اینها خدمتگزار به خارجی نباشند و خائن به مملکت نباشند، تسلط ندهند آنها را به مملکت، چطور شد صدا در آمده حالا؟ چرا؟ چرا نخست وزیر انگلستان می گوید ما اینجا منافع داریم، ایشان به ما خدمت کرده است؛ حالا باید ما عوضش کمک بکنیم به او!؟ (۵۷/۸/۳۰ – نوفل لوشاتو)
۱۰- یک بز کچل یک ملت را کچل کرده [خندۀ حضار] یک آدم صالح، یک انسان، یک مملکت را به سلامت می کِشد. دانشگاهمان دانشگاه صحیح می شود نه دانشگاهی که بعد از پنجاه سال، بعد از چند سال حالا می خواهد یک ـ فرض کنید که ـ لوزه ای را عمل بکند، باید از خارج بیاورد یک کسی را عمل کند. آقا این ننگ است برای ما که ما پنجاه سال یا کمتر دانشگاه داریم و این دانشگاه تا حالا نتوانسته است که یک طبیب صحیحی دست ما بدهد به اقرار خودشان. اینها خودشان هم می فرستند، وقتی که یکی مریض می شود می گویند برود انگلستان معالجه کند! چرا؟ برای اینکه فرهنگ درست نیست. (۵۷/۱۰/۱۰ – نوفل لوشاتو)
۱۱- دولتهای امریکا و انگلیس آنقدر به ملت ما فشار آورده اند و اشخاص جنایتکار را تأیید کرده اند که کم کم موجب تنفر ملت ما شده است. البته شوروی هم دست کمی از آنها ندارد. من بارها توصیه کرده ام که دست از پشتیبانی دولت و شاه ایران بردارید و کاری نکنید که ملت ایران نسبت به ملتهای انگلیس و امریکا که در مقابل این روش دولتهای متبوعشان سکوت کرده اند بدبین شوند. و ما فعلاً امریکا و انگلیس و شوروی را دشمن شمارۀ یک مردم خود می دانیم؛ البته امریکا از همه بدتر است. (۵۷/۱۰/۱۶ – نوفل لوشاتو در پاسخ به سوالات خبرنگاران)
۱۲- از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشید. ملت خودتان را خدمت بکنید. این آب و خاک مال شماست. اینجا مال خودتان باید باشد. دست این اجانب باید کوتاه بشود. چقدر امریکا باید از این مملکت ببرد و بخورد یا انگلستان یا سایر جاها؟ ما باید یک وقت هم زنده بشویم، بیدار بشویم، ملتفت بشویم، آزادی را بگیریم. حق را باید گرفت با سرنیزه، با مسلسل باید حق را گرفت از اینها؛ خودشان که نمی دهند. بایستید در مقابل اینها. (۵۷/۱۱/۱۷ – مدرسه علوی تهران؛ دیدار با پرسنل نیروی دریایی)
۱۳- یادآوری این نکته ضروری است که این انقلاب تا رسیدن به نتیجۀ نهایی ـ که قطع ید امریکا، شوروی، انگلستان و سایر دوَل استعمارگر است ـ ادامه دارد. (۵۷/۱۱/۳۰ – مدرسه علوی تهران؛ دیدار با مسئولان آموزش و پرورش و دانش آموزان)
۱۴- تمام این قوایی که بیرون رفتند و شکست خورده اند، الآن در فعالیتند. امریکا به این زودی دست از ما برنمی دارد؛ انگلیس هم دست از ما برنمی دارد، شوروی هم دست برنمی دارد. اینها همه درصدد هستند که نقاط ضعف در ما پیدا بشود، از آن نقاط ضعف ما را بکوبند آنهایی که عاملین آنها هستند و پیوسته هایِ به آنها هستند. (۵۸/۱/۱۷ – قم؛ دیدار با پرسنل صنایع نظامی تهران)
۱۵- قدرتهای بزرگ نتوانستند محمدرضا را نگاه دارند. قدرتهای بزرگ ـ مخصوصاً امریکا و انگلستان ـ برای نگهداری او کوشش فراوانی کردند ولی در برابر خواست ملت کاری از پیش نبردند. بهوش باشید! هنوز آنان درصدد از بین بردن شما هستند؛ ایادی آنان در همه جا تبلیغ می کنند (۵۸/۱/۲۱ – قم؛ دیدار با دانشجویان همدان)
۱۶- این نهضت تا پیروزی نهایی برپاست و هر وقت که احتمال سستی و ضعف برود خداوند تعالی با وسیله ای او را افزایش می دهد. دشمنان ما در اشتباهند که گمان می کنند که با کشتن ما رژیم منحوس یا مثل او بر می گردد. دیگر آن اوضاع برگشتنی نیست، ملت ایران دیگر نمی پذیرد آن اوضاع را. امریکا اشتباه کرده است، توطئه چینان امریکا و انگلستان و غیر آنها در اشتباهند، این توطئه ها تأثیری ندارد. ما سد عظیم را شکسته ایم و این قطرات ناچیز، چیزی نیستند. (۵۸/۲/۱۶ – قم؛ دیدار با بانوان جنوب تهران)
۱۷- آنهایی که قیام کردند بر ضد رضا شاه، روحانیون بودند؛ که یک دفعه مشهد قیام کرد و قضیۀ مسجد گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم، قتل عامی که در مسجد گوهرشاد واقع شد؛ و یک دفعه از تبریز قیام واقع شد و دنبال آن علمای بزرگ تبریز را گرفتند و تبعید کردند؛ و ظاهراً به سُنْقُر تبعید کردند؛ و بعدش علمای اصفهان قیام کردند؛ که در این قیام سایر علمای بلاد هم از همۀ جاها به قم آمدند و مرکز را قم قرار دادند؛ لکن باز با حیله و با فشار این را هم ساکت کرد و خفه کرد؛ و دیدید که در مدت چندین سال که این مشغول به فعالیت بود و مشغول به سلطنت بود با مردم چه کرد و با ذخایر ما چه کرد؛ که شاید نتواند تاریخ درست اطلاع در آن پیدا بکند. و آن وقت که بنا شد برود، و رفت، انگلستان اعلام کرد به وسیلۀ رادیو دهلی ـ که آن وقت تحت نظر انگلستان بود ـ که رضاشاه را ما آوردیم؛ و بعد از اینکه خیانت کرد به ما، او را بردیم! وقتی که بردند او را، جواهرهای ایران را در چمدانها گذاشتند و در کشتی گذاشتند او را، و خود او هم، یعنی جواهرها را خود او جمع کرد، چمدانها را پر کرد از جواهر. و با کشتی حرکتش دادند برای بیرون از ایران و در بین دریا ـ آنطوری که به ما آن وقت اطلاع دادند ـ در بین دریا یک کشتی دیگری آوردند و متصل به این کشتی کردند، و به او گفتند بیا توی این کشتی. رفت و گفت پس چمدانها چه؟ گفتند خوب آن هم می آید. او را بردند به جزیرۀ موریس، و چمدانها هم به انگلستان رفت! (۵۸/۲/۲۲ – تهران، مدرسه علوی؛ دیدار با پزشکان و کارکنان بیمارستان دکتر مصدق ـ هیأت مدیرۀ جمعیت هلال احمر اراک)
۱۸- خودتان باید حفظ کنید خودتان را. برای اینکه اینقدر تبلیغات بر ضد خود شماها شده است که ماها را، باطنمان را متحول کردند به یک چیز دیگر، از آن شخصیتی که انسان باید داشته باشد. این قدر اینها تبلیغات کردند که شخصیت را از ما گرفتند که ما الآن هم تا صحبت می شود، انگلستان، امریکا[هنوز هم احساس ضعف می کنیم]! همۀ این خیابانهای ما را به اسم اینها گذاشته بودند. میدانها را به اسم اینها گذاشته بودند و هکذا همه چیز. حالا شما آن نیستید، و مملکت ایران هم آن نیست. شما از قراری که از خارج می آیند، می گویند که شما نمی دانید خارج نسبت به ایران چه نگاه می کند. خود ایران باز عظمت این نهضت را درست ادراک نکرده است. عظمت این نهضت در خارج بیشتر از این مسائل است (۵۸/۴/۸ – قم؛ دیدار با مهندسان وزارت کشاورزی)
۱۹- بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به امریکا و شوروی و انگلستان ـ این جهانخواران بین المللی ـ استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کنند. افسوس که هنوز عده ای از روشنفکران نمی توانند دست از غرب و یا شرق بکشند؛ و این دو را سر مشق کارهای خود قرار داده اند. امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این گروه به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند. (۵۸/۴/۱۸ – قم)
۲۰- یکی از این گویندگانی که یک وقت هم در سنا بود، شاید هم یک وقتی رئیس سنا بود، حالا من یادم نیست، این یک آدم معروفی است در صدر مشروطیت[سید حسن تقی زاده]، تا حالا هم، تا وقتی که مُرد هم جزء معاریف بود، این گفته بود که ما هیچ چیزمان درست نمی شود، الاّ همه چیزمان انگلیسی باشد. تا ما همه چیزمان را به فرم انگلستان درست نکنیم، درست نمی شود! حالا یا این آدم این قدر بیشعور بوده است که این تبلیغاتی که کردند در مغزش وارد شده است و اعتقادش این معنا بوده است. یا اینکه این هم از وابستگان به انگلستان بوده است، می خواسته است این حرفها را جزء تبلیغاتی که می کنند این هم جزء تبلیغاتش باشد. (۵۸/۷/۱۴ – قم؛ استادان و کارکنان دانشگاه صنعتی شریف)
۲۱- اینها از اسلام می ترسند. ضربه دیدند اینها از اسلام. اینها چند دفعه از اسلام ضربه دیده اند. از یک فتوای فقیه ضربه دیده اند. از یک پیرمردی که در کربلا بود و اسمش مرحوم آمیرزا محمدتقی[میرزا محمدتقی حایری شیرازی «معروف به میرزای کوچک» یا «میرزای دوم» از شاگردان و تربیت یافتگان مکتب میرزا حسن شیرازی میرزای بزرگ صاحب حکم تحریم تنباکو می باشد. میرزا محمدتقی شیرازی در جنگ استقلال طلبانه عراق در دهه ۱۳۰۰ شمسی با حکم جهاد علیه اشغالگران انگلیس نقش رهبری را بر عهده داشت]بود ضربه دید انگلستان. بیرون کرد انگلستان را از آنجا، از عراق. اینها از اسلام و از ملای اسلام و از کاسب اسلام و از دانشمند اسلام ضربه دیدند. چون ضربه دیدند الآن آنها توجه به این دارند که نگذارند این کار انجام بگیرد. هر جا یک غائله درست می کنند. هر جا با یک اسمی، با یک چیزی یک غائله ای درست می کنند. یک وقت می روند کردستان یک غائله درست می کنند. یک وقت می آیند به آذربایجان که الآن بالفعل مبتلا به آن هستیم درست می کنند. بعد هم جای دیگر درست می کنند. همچو نیست که دست بردارند. اینها یک منفعت بزرگی از دست داده اند، و یک شکست سیاسی خورده اند. (۵۸/۹/۲۱ – قم؛ دیدار با پیشه وران اصفهان)
۲۲- یک کسی که پنجاه سال مغزش را آنها تربیت کرده اند و از مغز انسانی بیرونش کردند، یک مغز غربی روی آن گذاشتند، این هر چه هم که ضربه از غرب به این مملکتش می خورد، به این کشور می خورد، باز هم از آنها تعریف می کند. باز هم دنبال این است که برگرداند. الآن بعضی از این مفسدها که از ایران بیرونشان کردند رفتند در آنجا در پناه انگلستان، آنجا رفتند توطئه گری. برای اینکه باز برگردانند وضع را. باز همان مسائل را برگردانند مشغول توطئه هستند. اینجا هم روابط با آنها هست. از اینجا هم باز روابط هست. از اینجا روابط با امریکا هست. روابط اشخاص برای توطئه گری با امریکا هست. با انگلستان هم هست. (همان)
۲۳- به همۀ مغزها تحمیل کرده بودند که شما هیچ کاری نمی توانید بکنید. تا ما حرکتی بکنیم چه خواهد شد. سابق اینطور بود. اگر یک کاری می خواستند بکنند، یک قراردادی، یک کاری و ایران یک اهمالی می کرد، یک کشتی از انگلستان می آمد طرفهای خرمشهر و آنجاها خودش را نشان می داد تمام می شد. آن قرارداد بسته می شد به هر طوری که آنها می خواستند. (۵۸/۹/۲۵ – قم؛ دیدار با انجمن اسلامی پزشکان اصفهان)
۲۴- آیا شما مطلع هستید که ما پنجاه سال در تحت سلطۀ انگلیس و امریکا تمام هستی مان به باد رفت؟ شما توجه دارید به اینکه کشور ما در تحت سلطه ای که توسط رضاخان، انگلیسها به ما تحمیل کردند، و توسط محمدرضا که انگلیسها و امریکایی ها و شوروی ها به ما تحمیل کردند، اینها چه کردند با مملکت ما، با کشور ما؟ شما آیا داد مظلومها را هیچ وقت بنایتان هست که گوش کنید؟ یا همان فریاد ظالمها را به آن ترتیب اثر می دهید؟ (۵۹/۵/۱۲ – جماران)
۲۵- ما در طول مدتی که انگلستان و امریکا در اینجا دخالت مستقیم داشتند، هیچ چیز خودمان نداشتیم. نه فرهنگ ما یک فرهنگ سالم بود و فرهنگ خودمان بود، نه تربیت می شد در دانشگاههای ما اشخاصی که برای خود ملت باشند و به درد خود ملت بخورند، و نه قوای نظامی ما از ما بود و برای ما بود، و نه جهات اقتصادی ما مربوط به خودمان بود. تمام طرحهایی که ریخته می شد از آنجا بود. (دیدار با هیأتهای نمایندگی شرکت کننده در کنفرانس بین المللی بررسی مداخلات امریکا در ایران)
۲۶- من یادم است، از اوّلی که رضاخان آمد به ایران یا آمد به تهران تا حالا من شاهد همۀ قضایا بوده ام. این بنا داشت به اینکه این مملکت را با هر طوری که می تواند طوری بار بیاورد و بعد هم پسر خلفش آن هم طوری بار بیاورد این مملکت را که همۀ چیزهایی که اینها از ما می برند، هرچه که از ذخایر ما آن وقت انگلستان و بعد هم امریکا ببرند، هیچ کس نباشد که کلمه ای در مقابل آنها بگوید و اگر می گفت، سرکوبی می کردند و اگر مخالفت می شد، می کوبیدند اینها را. (۵۹/۶/۱۱ – جماران؛ دیدار با پرسنل ژاندارمری)
۲۷- این نهضت شما ملت ایران، این عظمت قدرتهای بزرگ که با تبلیغات تحمیل کرده بودند بر دماغها که اصلاً نمی شود با انگلستان درافتاد، حالا هم دیگر اصلاً با امریکا نمی شود دیگر درافتاد، این عظمت را شکست. یعنی شما ملت عزیز ایران، زن و مردتان ریختید در خیابانها و با فریاد اللّه اکبر، این عظمتی که در قلوب اشخاص پیدا شده بود و ملتها را وادار می کرد که ساکت باشند مبادا یک وقتی بربخورد به آنها، این را شکست. (قم؛ دیدار با قهرمانان کشتی آزاد در مسابقات آسیایی، پهلوانان کشتی باستانی)
۲۸- مع الأسف تبلیغات سوء مبلغین خارجی در طول این صدها سال به اندازه ای بوده است که به همۀ ماها باورانده اند که در مقابل این قدرتها نمی شود مقابله کرد، ما را ترسانده اند از اینها، با تبلیغات ترساندند. وقتی که یک قضیه ای پیدا می شد، کافی بود که یک نفر از خارجیها که در اینجا مأموریت داشت بیاید بگوید این نباید بشود، تمام می شد دیگر. همان قدرتهای بزرگی که در اینجا بودند آن قدر ترسیده بودند از خارجیها که یک سفیر ـ فرض کنید انگلستان ـ در آن وقت، وقتی که می آمد یک چیزی می گفت، امکان نداشت که سلطانش بتواند خلاف بکند؛ برای اینکه تبلیغات این طور بود. ایران را خدای تبارک و تعالی آن طور متحول کرد (جماران)
۲۹- مسئله این نیست که با روحانیِ بد، اینها بدند. مسئله این است که با آن روحانی که جلوی انگلستان را در زمان میرزای شیرازی گرفته و جلوی استبداد را در زمان مشروطه گرفته است، و جلوی انگلستان را در زمان مرحوم آقامیرزا محمدتقی گرفته است، و جلوی اَبَرقدرتها را گرفته است، با این مخالف اند. (۵۹/۸/۲۶ – جماران؛ اصناف و بازاریان قم)
۳۰- شیاطینی که در خارج نشستند و نقشه کشیدند برای نابودی همۀ ما خود ما را وادار می کنند که تیشه به ریشۀ خودمان بزنیم. توجه به این معنا داشته باشند که در صدر مشروطیت که احزاب مختلف پیدا شد دنبال آن پیروزی که ملت پیدا کرده بود، این احزاب مختلف به جان هم افتادند و این کشور را تباه کردند. شما گمان نکنید که احزابی که در ممالک دیگری هست، در صدر مشروطیت در انگلستان بود، آن احزاب با همان کاری که آنها می کردند و حزب بازی می کردند ماها را به اختلاف می کشیدند، و خود آنها با هم دشمنی نداشتند. هیچ حزبی برضد مصالح کشور خودش عمل نمی کرد. (۵۹/۱۱/۱۵ – جماران؛ دیدار با اقشار مختلف)
۳۱- قبل از امریکا، انگلستان کسی بود که نقشه کش بود. اینها مطالعاتشان را در همۀ کشورهایی که در دنیا هستند، خصوصاً کشورهایی که مورد نظر است از حیث مخازن و از حیث محلی، که جغرافیایی که دارد، نقشه های بسیار دقیق کشیده اند و حتی کشور ما و سایر کشورهایی که نظیر ما هستند، آنها از مخازن و از جاهایی که مورد نظرشان هست، از ما بهتر مطلعند. (۶۰/۶/۱۸ – جماران؛ دیدار با ائمه جماعات خراسان)
۳۲- این یک مغالطه ای است که تا صحبت «دانشگاه اسلامی» می شود و اینکه باید انقلاب فرهنگی پیدا بشود، فریاد می زنند آنهایی که می خواهند ما را به طرف شرق و عمدتاً، به طرف غرب بکشانند، که اینها با تخصص مخالف اند، با علم مخالف اند. خیر، ما با تخصص مخالف نیستیم؛ با علم مخالف نیستیم؛ با نوکری اجانب مخالفیم. ما می گوییم که تخصصی که ما را به دامن امریکا بکشد یا انگلستان یا به دامن شوروی بکشد یا چین، این تخصص، تخصص مهلک است، نه تخصص سازنده. (جماران؛ دیدار با انجمن اسلامی و جهاد دانشگاهی علم و صنعت)
۳۳- از اسلام اینها می ترسند؛ از هیچ چیز نمی ترسند، الاّ از اسلام و اگر چنانچه کسی باشد که با آنها کاری نداشته باشد، البته آنها هم کاری با او ندارند؛ همان طوری که از قراری که گفته اند، انگلیسی ها که آمده بودند به عراق. کسی بالای مناره اذان می گفت. گفت: این چه می گوید؟ گفتند: این اذان می گوید. گفت: به امپراتوری انگلستان که لطمه ای نمی زند؟ گفت: نه. گفت: هرچه می خواهد بگوید. میزان، لطمه نزدن به امپراتوری هاست. آن وقت به انگلستان، حالا به امریکا. انسان این معناست[که باید توجه کند]. (جماران؛ دیدار با ائمه جمعه آذربایجان)
۳۴- وقتی یک سفیری وارد می شد به ایران؛ سفیر انگلیس آن وقتها و حتی خوب، این را در تاریخ نقل می کنند که وقتی که مردیکه پاشد صدراعظم را زد به دیوار و مشت تو کله اش زد که تو این کار را چرا نمی کنی یک سفیر این کار را کرد. خوب، حالا می دانید که سفیرش که نمی تواند، رئیس جمهوری یک کشور دیگری هم که بیاید، از انگلستان هم بیاید نمی تواند. سلطان انگلستان هم بیایدنمی تواند. یعنی نمی تواند با یک نفر اشخاص عادی اینجا این طور رفتار بکند. این برای این است که اتکای شما به یک شخص نیست، شما ملتید، خودتان ملتید، اتکا به ملت است. وقتی اتکا به ملت شد دیگر انسان نمی ترسد از اینکه حالا اگر من این کار را بکنم این ـ فرض کنید ـ سفیر به وزارتخانه می گوید که من را تأدیب کنند. (جماران؛ دیدار با مسئولان وزارت خارجه)
۳۵- آن چیزی که شما به دست آوردید این است که شما مقدراتتان را به دست خودتان آوردید. دست امریکا و شوروی و انگلستان و سایر کشورهای دیگر را قطع کردید، بیرونشان کردید. این یک چیز کمی نیست که دست شما آمده است، این یک چیز بزرگ است و حفظش بالاتر از خودش است. آنهایی که از شما شکست خوردند آرام نمی نشینند. آنها در صدد این هستند که جبران کنند شکست خودشان را، و شکست خودشان را بخواهند جبران کنند، به حسب آن طوری که وضع آنها و سیره آنهاست، به دست خود شما می خواهند جبران کنند. می خواهند شکست شما به دست خودتان باشد، و این امر بسیار مهم است و باید بسیار رویش دقت بشود. (جماران؛ دیدار با وزیر کشور وقت و نماینده امام در جهادسازندگی)
۳۶- در زمانی که مرحوم مدرس هم در آن مجلس بودند، یک قضیه ای واقع می شد، آنها یک مسئله ای را می خواستند از ایران، یک وقت می آمدند، اگر ایران یک سستی می کرد، یک کشتی از انگلستان می آمد در نزدیکهای دریاهای ما. همین اسباب این می شد که اینها عقب نشینی می کردند. (جماران؛ دیدار با استانداران)