گزارش کامل «قاصدنیوز» از اجتماع مردمی «مرزبانی فرهنگی2-خطر نفوذ» در مشهد مقدس/

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۲۱ ب.ظ

گزارش کامل «قاصدنیوز» از اجتماع مردمی «مرزبانی فرهنگی2-خطر نفوذ» در مشهد مقدس/

مقدم‌فر: افراطی‌تر از فرزندان آقای هاشمی در این کشور وجود دارد؟ +تصاویر

مصلحی گفت: متأسفانه اخیراً کتابی به نام "ایران و آمریکا" نوشته حسین موسویان که در جاسوس بودنش شک نیست چاپ‌شده است. در دولت دهم برخی‌ها پیش من واسطه می‌شدند که این آقا به خاطر اینکه مادرش مریض است و... بگذارید به ایران بیاید و برود، بنده می‌گفتم اگر به ایران بیاید دستگیر خواهد شد. اما باکمال تأسف این فرد به ایران آمده و اخیراً رفته است و بعد هم که برگشته است

به گزارش «قاصدنیوز»، اجتماع مردمی «مرزبانی فرهنگی2-خطر نفوذ» با هدف واکاوی ابعاد و مصادیق نفوذ فرهنگی و سیاسی آمریکا در جمهوری اسلامی، بعدازظهر روز پنجشنبه در مهدیه مشهد به همت ستاد مردمی پاسداشت سالگرد حماسه نهم دی خراسان رضوی برگزار شد. در این برنامه حجت‌الاسلام حیدر مصلحی(وزیر سابق اطلاعات)، دکتر علیرضا زاکانی(نماینده مردم تهران در مجلس) و دکتر مقدم فر(مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس) به ایراد سخن پرداختند. گفتنی است این برنامه به صورت زنده و اینترنتی در طول مدت 3/5 ساعت برنامه از طریق قاصدنیوز پخش گردید.

قابل ذکر است پیش از این اجتماع مردمی «مرزبانی فرهنگی1» در آذرماه سال گذشته با حضور اساتید مختلف در مشهد برگزار شده بود.

اهم مطالب طرح‌شده توسط سخنرانان این برنامه بدین شرح است:

حجت‌الاسلام حیدر مصلحی(وزیر سابق اطلاعات):

مقام معظم رهبری درزمانی که بحث تحریف حضرت امام (ره) مطرح‌شده بود، سخن بسیار مهمی که برای هوشیاری ملت ایران قابل‌توجه است، فرموند و گفتند اگر ملت ایران راه امام را گم کند، غفلت کند و یا عمداً راه امام را کنار بگذارد، سیلی می‌خورد. چنین جمله‌ای از رهبر انقلاب بی‌سابقه و قابل‌توجه است.

در سال 42 شهید عراقی و آقای عسکر اولادی خدمت امام خمینی (ره) رسیدند و امام به آن دو فرمودند: "من از نهضتم سه هدف دارم هدف اول حکومت اسلامی، دوم بیداری اسلامی در جهان و هدف سوم زمینه‌سازی برای ظهور است." امروز هر سه این موضوعات جلو می‌رود و جریان نفوذ برای تحریف این مسیر کار می‌کند، چون می‌بیند مسیر انقلاب اسلامی در حال پیشروی و به نتیجه رسیدن است.

برخی‌ها وقتی مسئله تأثیر نفوذ مطرح می‌شود می‌گویند همه‌چیز کشور از دست می‌رود. می‌گویم نباید ناامید شد، این اتفاقات زحماتی است که دشمن درست می‌کند و ما باید پای مسیر باشیم و آن اقلیت ارزش‌مدار که می‌تواند حرکت‌های ملی را شکل بدهد و رقم بزند.

دشمن در نفوذِ موردی، دنبال ترور فیزیکی و شخصیتی است و البته برخی اوقات دنبال به قدرت رساندن فرد است به‌گونه‌ای که فرد را در موضع تصمیم سازی‌های بزرگ قرار دهند. امروز در نفوذِ موردی، تمام خطوط قرمز اطلاعاتی کنار گذاشته و رد شده است.

درگذشته جاسوس به فردی گفته می‌شد که ماهی یک‌بار با سرویس اطلاعاتی در ارتباط باشد، اما امروز این‌گونه نیست، در دوره تصدی من در وزارت اطلاعات وضعیت یک فردی به این صورت بود که جاسوس است، اما هیچ مدرکی نداشتیم و نمی‌توانستیم ثابت کنیم اما بالاخره به‌جاهایی رسیده بودیم. وقتی با طرف صحبت کردیم و گفتیم چگونه ارتباط برقرار شد؟ گفت سرویس MI6 به من یک‌بار مراجعه کرده و گفته ما هیچ ارتباطی با تو نداریم، هیچ ردپایی نمی‌گذاریم و تأمین مالی هم می‌کنیم اما یک‌چیزی می‌خواهیم و آن این است که شما که مسئول دفتر آن شخصیت مهم کشوری هستی، اگر او خواست فرد توانمندی را در زیرمجموعه خود بکار گیرد، تو اجازه نده این به‌کارگیری را نده و رأی او را بزن! مثال‌های مختلفی را برای این موضوع هم برای ما زد.

مثلت موساد و mi6 و سیا با طراحی خود، تمامی سرویس‌های اطلاعاتی را به خدمت گرفته است. در منطقه نیز این سرویس‌ها را به‌عنوان نیابتی به‌کارگیری کرده است.

نفوذِ جریانی از طریق ایجاد التقاط فکری رخ می‌دهد. برخی‌ها می‌گفتند چرا فلان فرد که بر روی یک شخصیت اثر می‌گذاشت دستگیر نمی‌کردید؟ می‌گفتم التقاط فکری را چطور می‌خواهیم دستگیر کنیم؟ هم‌اکنون در ایجاد التقاط فکری سرویس‌های اطلاعاتی به میزان قابل‌توجهی از جاسوس‌ها و آدم‌هایش در کشور استفاده می‌کند.

متأسفانه اخیراً کتابی به نام "ایران و آمریکا" نوشته حسین موسویان که در جاسوس بودنش شک نیست چاپ‌شده است. در دولت دهم برخی‌ها پیش من واسطه می‌شدند که این آقا به خاطر اینکه مادرش مریض است و... بگذارید به ایران بیاید و برود، بنده می‌گفتم اگر به ایران بیاید دستگیر خواهد شد. اما باکمال تأسف این فرد به ایران آمده و اخیراً رفته است و بعد هم که برگشته است، 7مرحله برای نفوذ جریانی و ایجاد التقاطی که باید در نفوذ جریانی اتفاق بیفتد نام می‌برد. همه‌ی همّ و غم این فرد در این کتاب این است که بگوید ایران و آمریکا قهر کردند و ما باید این دو را با هم آشتی بدهیم!

دردآور آن است که ملت ایران را احمق فرض می‌کنند. در همین موضوع اخیر قانون گردشگران، می‌گویند ما به کنگره کار نداریم و موضوع را با دولت آمریکا داریم جلو می‌بریم. درحالی‌که باید پرسید با رئیس‌جمهوری بعدی چگونه می‌خواهید کار را انجام دهید؟

در دوران سازندگی ببینید تحریف و نفوذ چه نقشی داشته، بنابراین باید موردبررسی قرار گیرد. این معوقات بانکی بررسی کنید مال چند نفر است؟ حدود 300 نفر . این‌ها اکثراً مربوط به دوره سازندگی است. نفوذ و تحریف در دوره اصلاحات این بود که اندیشه امام باید در موزه‌ها دنبالش گشت. امروز همین مسیر دنبال می‌شود البته این مسیر پیشرفت کرده است و با خاطره گویی به دنبال به موزه سپردن اندیشه امام در موزه‌ها هستند.

عده‌ای بدون تعارف الگویشان حکومت سعودی است و در این قصرها رفت‌وآمد کرده‌اند، دلشان برای آن‌ها لک‌زده است درحالی‌که امام فرمود اسلام آمریکایی را اسلام اشرافی گری و اسلام ابوسفیان می‌دانستند و اسلام ناب را اسلام فقرای دردمند و پابرهنه‌ها می‌گویند.

در دوره اصلاحات ضربات سنگین اطلاعاتی خوردیم و سنگین‌تر از آن در فتنه 88 بود، در این فتنه اتفاقی که افتاد این بود که نخستین قطعنامه در سازمان ملل پس از فتنه 88 بود، چراکه عده‌ای رفتند و در ارتباطاتی که با آمریکایی‌ها برقرار کردند کد دادند و راه‌های فشار را به دشمن نشان دادند و گفتند باید ایران را تحت‌فشار قرار دهید.

دشمن در جنگ نرم نیز به دنبال تغییر رفتار و تغییر ساختار است و وقتی موضوع شورای رهبری مطرح می‌شود آخر آن تغییر ساختار است و چیزی غیرازآن است. آمریکا در فتنه 88 از ولی‌فقیه سیلی خورده و به دنبال به هم ریختن ساختار نظام ولایی است.

یک سال قبل از انتخابات 1388 در پی اظهارات افراد مختلف بحث تقلب و صیانت از انتخابات مطرح شد، باید امروز نیز به حرف‌هایی که قبل از انتخابات اسفندماه می‌شود، توجه کنید و این‌ها همان نفوذ است، امروز همان فتنه جمل و فتنه طلحه و زبیر است. زبیر همان فردی است که بعد از پیامبر(ص)در دفاع از حضرت امیر(ع) شمشیر کشید، اما بعد از 25سال مخالف امام علی(ع) شد و از خانه رسول‌الله(ص) عایشه را سوار بر شتر کردند و وارد میدان نمودند. نفوذ این‌گونه طراحی می‌کند. لذا باید از تاریخ عبرت گرفت.

می‌توان گفت در تاریخ بعد از پیامبر یهود نشست و کاری نکرد؟ ما در حق قرآن جفا کرده‌ایم که درحالی‌که یک‌سوم قرآن مربوط به عملکرد یهود در طول تاریخ بشر است، آن چنان که باید به این موضوع نپرداخته‌ایم. بعد از رحلت پیامبر یهود چه کرد؟ نفوذ یعنی این‌که یهود جریان‌ها، اقوام و گروه‌ها را بررسی کرد تا ببیند کدام قدم نزدیک به اسلام را می‌توان به خدمت گرفت و با این راهکار بنی امیه را مورداستفاده قرارداد.

شأن نزول سوره قدر سیاسی است. مفسرین شیعه و سنی می‌گویند پیامبر اکرم(ص) خواب دیدند بنی‌امیه از منبر پیامبر بالا می‌رود که این امر حال پیامبر را منقلب کرد. امیرالمؤمنین دراین‌باره می‌فرمایند: بنی‌امیه 84 سال حکومت می‌کنند(یعنی الف شهر ، هزار ماه). حال ما آخوندها چقدر پرداختیم که جریان جنگ نرم معاویه در طول 41 سال که 20 سال شامات را مدیریت می‌کرد و 21 سال کل عالم اسلام را، چه کردند؟ نفوذ یعنی اینکه که در مردم می‌گفتند مگر علی(ع) هم نماز می‌خواند. انتظار داشته باشید که بگویند مگر ولی‌فقیه دنبال دین بود؟

در مجموعه کلی(فارغ از تخلفات موردی) دولت نهم و دهم وقتی نیروهای ارزشی نظام -فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی- روی کارآمدند، سیستم اقدامات اطلاعاتی و امنیتی قبلی دشمن به هم‌ریخت. اما در دو سال آخر دولت دهم، مرحله تحریف و نفوذ از طریق التقاط فکری پیگیری شد و نفوذ و تحریف در آنجا توانست به اهدافی برسد و جفای قابل‌توجهی انجام شد.

راه‌های نفوذ از طریق اشتباه محاسباتی مسئولان را می‌توان در 10 دسته بیان کرد: 1- تهدید و ترس 2- وعده دروغ 3- مشغول به خیال‌پردازی و آرزوهای طول و دراز 4- زیبا جلوه دادن عملکرد نادرست 5- شایعه‌سازی و دروغ‌پراکنی 6- القای یاس و ما نمی‌توانیم 7- ایجاد غفلت از امداد غیبی خداوند، واقعیت‌ها و ظرفیت‌های کشور 8- قبح زدایی و تغییر خطوط قرمز 9- خیرخواه نشان دادن خود 10- تحریف سخن حق و ارائه تفسیر باطل از او

یکی از اهداف طولانی شدن روند مذاکرات قبح زدایی از ارتباط و پیاده کردن تئوری «قهر – آشتی» بودن مشکلات ما با آمریکا بود

هر جا که یک‌طرفش استکبار است، موضوعات پشت‌صحنه دارد و به‌راحتی از کنارش نباید رد شد. در ماجرای مذاکرات در آن دوره‌ای که گفته شد فرانسه بازی را به هم زده است! همان‌جا گفتم این‌یک بازی است. برنامه این بود که کینه مسلمانان از آمریکا به سمت کشوری غیر آمریکای برود. چراکه فرانسه چون شما بیشترین مراودات تجاری، صنعتی و... با آن‌ها دارید. ماشین پژو زیر پای شماست و... فرانسوی‌ها یک‌مرتبه دیده بودند که چه گُلی خوردند و بلافاصله فرانسه و شرکت‌های تجاری بعد از امضای برجام به ایران آمد. فرانسه اینجا خارج از چارچوب آمریکایی‌ها عمل کرد و این حرکت آن‌ها انفجارات پاریس را به دنبال داشت. این سؤال پیش می‌آید که چرا انفجارات داعش وحشی ادامه پیدا نکرد؟ بدیهی است که طراحی برای این بود که عملیات حساب‌شده‌ای انجام شود.

هم‌اکنون تحت عنوان سفر تفریحی به کشورهای خارجی اردوی مختلط می‌برند، به‌عنوان‌مثال در این اردوها در امارات جلساتی برای مجموعه‌های رسانه‌ای زنجیره‌ای برگزار می‌شود که کارشناس‌های آمریکایی درس طراحی فتنه و عملیات رسانه‌ای به آن جمع می‌دهد.

طراحی آمریکا این بود که باید از فضای بیداری اسلامی استفاده کنیم و مقاومت را نابود کنیم. گفتند اول بشار را به خاطر ضعف کشورش از بین خواهیم برد، سپس حزب‌الله و بعدازآن ایران خواهد بود. مقام معظم رهبری با دیدن طراحی‌ها حساب‌شده می‌گوید که بشار باید بماند. ایشان کاری کردند که پنج سال است آمریکایی‌ها مانده‌اند که چه کنند. همه دنیا با دلار و دینار و درهم ایستاده است که بشار برود اما همچنان کاری نتوانسته‌اند بکنند.

دکتر حمیدرضا مقدم فر(مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس و تحلیلگر مسائل فرهنگی و سیاسی):

راهبر «نفوذ » در دوران پسابرچام آخرین هماوردی ما با آمریکا است. تاکنون هرچه داشته‌اند به میدان آورده‌اند و در این هماوردی از آخرین تکنیک و تاکتیک‌هایشان استفاده می‌کنند.

در پنتاگون دفتری به نام دفتر «نفوذ استراتژیک» وجود دارد که پس از برجام مشغول مدیریت نفوذ در ایران است.

آن‌ها معتقدند در نفوذ نباید عجله کرد و ‌نتیجه ‌را باید در سال 2030 دنبال کنیم و در این میان باید «صبر استراتژیک» داشت.

دشمن در نفوذ به دنبال متقاعدسازی از طریق «اقنا» و «اغوا» برای تحمیل اراده خود به ملت ایران است. به یک معنا جنگ ادراکی در عرصه نفوذ جدید برقرار است.

نفوذ امنیتی بوده، هست و خواهد بود اما آن چیزی که خطرش از همه‌چیز بالاتر است نفوذ فرهنگی و سیاسی از طریق جنگ ادراکی است. آن‌ها می‌گویند باید در سه حوزه «مردم و افکار عمومی، مسئولان و نخبگان» اتفاقی بیفتد و باید رهبری فکری و ایدئولوژیک به دست آمریکا بیفتد .

در حوزه مردم: اقدامات در حوزه دیپلماسی عمومی است و می‌گوید باید کاری کنید که مردم در کشور هدف به آمریکا خوش‌بین باشند و در بعد برجام بگویند که آمریکا خیلی‌ها هم شیطان نیستند و می‌شود با آن‌ها مذاکره کرد. حساسیت‌زدایی و موجه سازی دو راهبرد جدی آنان است. یعنی مردم، خائن را دوست ببیند و معادله دوستی و دشمنی تغییر کند
در حوزه مسئولان: تغییر دستگاه و منطق محاسباتی در مسئولین است. رهبری می‌گویند راهکار اقتصاد ما اقتصاد مقاومتی است اما مسئول ما بانفوذ در فکر او این‌گونه نمی‌بیند و راه‌حل مشکل را جز در پیوند ما با آمریکا نمی‌داند.
در حوزه نخبگان حوزوی و دانشگاهی و هر فرد تأثیرگذار: دشمن می‌گوید باید نظام فکری نخبگان تغییر کند. او باید غرب را مدینه فاضله ببیند و خودباوری را از دست بدهد.
گفتند از گورباچف سؤال کردیم که چه زمانی متوجه شدی کار شوروی تمام است و سقوط می‌کند؟ گفت وقتی دیدم مردم در مسکو هفت کیلومتر صف کشیدند که برگر آمریکایی بخورند آنجا فهمیدم کار تمام است.

مهم‌ترین استراتژی نفوذ، تضعیف جایگاه ولایت‌فقیه و شخص رهبر انقلاب است.

در خارج کشور سمبل افراطی‌گری داعش است، و در داخل کشور آیا از اول انقلاب جز سران فتنه88 را می‌توانیم افراطی‌ترین افراد بدانیم؟ یعنی افراطی‌تر از فرزندان آقای هاشمی وجود دارد؟

در حال حاضر عده‌ای به دنبال فراموش‌شدن مسئله فتنه و 9 دی هستند. برخی‌ها از شنیدن کلمه 9 دی و فتنه 88 عصبانی می‌شوند و می‌گویند فتنه را رها کنید اما چرا آن‌ها اصرار دارند تا مسئله 9 دی فراموش شود.این افراد باید شرم کنند آن‌ها یک کودتا را در کشور رقم زدند و حالا انتظار دارند پس از گذشت 6 سال از فتنه مردم آن را فراموش کنند، اما این داستان فتنه چه بود که آن‌ها از بیان آن هراس دارند.

9 دی نماد تمام‌کننده جریان فتنه است. درواقع فتنه یک جریان فریب بود، اما نسبت به سایر اتفاقات این‌چنینی یک ویژگی مشخص داشت و آن این بود که در جریان فتنه 88 چند نفر از مسئولان ارشد نظام با فتنه همراه شدند و تمام مصیبت نیز از همین‌جا شروع شد. مسئولانی که همیشه یار رهبری بودند برای اولین‌ بار آمدند و حرف‌هایی را می‌زدند که سایت‌های رژیم صهیونیستی و بی‌بی‌سی نیز همان حرف‌ها را می‌زد.

مطرح‌شدن مسئله نفوذ از سوی رهبر معظم انقلاب بیان کرد، جنس این نفوذ کمی متفاوت است، آقای سریع‌القلم که یکی از اساتید دانشگاهی کشور نیز هستند به‌صراحت در کتابشان می‌گویند اگر بخواهیم به توسعه و پیشرفت اقتصادی دست پیدا کنیم باید به‌سوی غرب برویم و می‌گوید استقلال در دنیای امروز معنای ندارد. ایشان نفوذی نیست اما جنس مشورت‌هایش این‌گونه است. بنابراین شکل نفوذ جدید کمی متفاوت شده است.

دکتر علیرضا زاکانی(نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی):

نفوذ راه سهل الوصلی و سابقه‌داری است و برای ما که داعیه هماوردی با استکبار داریم جدی‌تر است.

نفوذ یعنی دولت موقت که بعداً استعفا کرد و امام عزیز فرمود "اگر می‌ماندند جز به تحویل ما به آمریکا و کمتر از آن بسنده نمی‌کردند". حال واقعاً کسی می‌دانست امثال قطب‌زاده‌ها عناصر نشان‌دار آمریکا هستند؟

نفوذ یعنی شورای انقلاب می‌تواند اشتباه انتخاب کند که امام بعداً بگوید من و الله قسم با نخست‌وزیری بازرگان موافق نبودم.

نفوذ یعنی خبرگان رهبری کسی را انتخاب کند که امام در نامه 6 فروردین 68 بفرمایند جناب آقای منتظری من و الله قسم با قائم‌مقامی شما موافق نبودم.

نفوذ می‌تواند بر مردم اثر بگذارد که از صندوق رأی بنی‌صدری را بیرون بیاورد که امام بگوید و الله من به بنی‌صدر رأی ندادم و بنی‌صدر آن چیزی که دشمن می‌خواهد را در قالب کسی که مسئولین رسمی دارد، به سرانجام برساند.

حداقل تأثیر نفوذ در مسئولان، ایجاد اشتباه محاسباتی است اما سطح بالاتر آن تصمیم سازی غلط با ارائه اطلاعات غلط، و محاسبه اشتباه بر اساس آن اطلاعات و درنتیجه اولویت‌بندی اشتباه است. مدیر جمهوری اسلامی به‌جای اینکه به مسائل فوری و اولویت‌دار کشور بپردازد به اموراتی می‌پردازد که اولویت ندارد که این موضوع اشکالات جدی بر زندگی مردم وارد می‌کند.

بدترین نوع نفوذ آنجاست که مسئولی به‌عنوان دوست، رخ‌نمایی اما برخلاف انواع دیگر نفوذ عامدانه اشتباه نمی‌کند، بلکه برای اینکه به انقلاب ضربه بزند در قالب دوست و امر خیرخواهانه تصمیمات عامدانه برخلاف اهداف نظام اسلامی می‌گیرد.

بدانید که از اول انقلاب نفوذ بوده است اما هم‌اکنون مشغول رسمیت دادن به ماجرای نفوذ هستند و ثانیاً قبح نفوذ را ریخته‌اند و از آن به‌عنوان مسیری برای قهرمان سازی استفاده می‌کنند که از قِبَل او کسی اکراه نکند اسمش نفوذی باشد و حتی به آن افتخار می‌کند.

ما با یک اصولی انقلاب کردیم و امام فرمودند این قرن، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران است. اما امروز برخی به دنبال آن هستند که سرمایه‌های کشور را به سمتی سوق دهند که ما از راه امام و مکتب امام راحل دور شویم، بنابراین اینکه مقام معظم رهبری فرمودند اگر از راه امام جدا شویم، سیلی می‌خوریم، بر این اساس است. این کشور باید با مکتب امام ساخته شود، باید با مکتب امام کشوری ساخته شود که پیشرو باشد و آن چیزی که دارای اهمیت است، این است که امروز عده‌ای شعار امام و مقام معظم رهبری را سر می‌دهند و اگر کسی می‌خواهد حساسیتی نشان دهند باید به کسانی بپردازد که فرش قرمز می‌اندازند و زمینه را مهیا می‌کنند. امروز رهبری نسبت به نفوذ هشدار داده‌اند وعده‌ای از این موضوع ناراحت می‌شوند، ایشان امروز مانند روز روشن می‌بینند عده‌ای مسیر آمریکایی‌ها را آسفالت می‌کنند تا به اهداف خود برسند.

جریان نفوذی حتی اگر هر جا آمریکایی‌ها گیر کند به او کمک می‌کند. تابستان 83 درحالی‌که برای اعتمادسازی حتی تحقیقات هسته‌ای را تعطیل کردیم، همان زمان ما را محور شرارت دانستند و به ما تهمت کسب بمب هسته‌ای زده بودند، می‌بینیم در کتاب مبانی برنامه چهارم توسعه دولت خاتمی می‌گوید: " اگرچه ایران توانسته است به دستاوردهای نظامی تهاجمی(موشکی و هسته‌ای)... " این چه سندی است که دست دشمن دادند؟ این مطلب در کتابچه مبانی برنامه چهارم که توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در سال آخر آقای خاتمی چاپ کرد وجود دارد. به ما گفتند برنامه اول که برنامه نبود، برنامه دوم و سوم مبانی نظری نداشت. خاصیت این برنامه چهارم این است که این دو جلد کتاب مبانی نظری برنامه چهارم است. ما خواندیم و دیدیم چه چیزهایی گفته‌اند! سریعاً جمع کردند و خمیر کردند اما دست ما این کتاب ماند.

آیا عامل تحریم کسی نیست که وقتی دشمن ما دربه‌در دنبال سندی است که PMD را باز نگه دارد از داخل کشور آقای هاشمی می‌گوید ما در سال 60 دنبال بمب اتم بوده‌ایم! چرا این جریان می‌خواهد با طرح این موضوع که هیچ سندی وجود ندارد و دروغ محض است برای این تهمت سندسازی داخلی کنند؟ آیا ملت ما نباید تاوان چنین حرف‌هایی را پرداخت کند؟

افرادی که به دنبال شورایی کردن رهبری هستند، این‌همه اقتدار را در منطقه می‌بینند که این‌همه افراد در برابر رهبر معظم انقلاب زانو می‌زنند و داعش که می‌خواست در شهرهای مختلف سر من و شما را ببرّد اکنون در پشت مرزهای ایران محدودشده است. امروز کشوری به نام روسیه آینده خود را در همراهی انقلاب اسلامی می‌داند، آیا این ضرری دارد که نیاز به تجدیدنظر دارد؟ یک عده باید توجه کنند و ببینند چه کسانی این القائات دشمن پسند را مطرح می‌کنند، چراکه این افراد نفوذی هستند.

مقام معظم رهبری می‌گویند فتنه یک ریشه 10ساله دارد، اگر با ریشه‌های فتنه78 برخورد می‌شد ما فتنه88 را نداشتیم.

به همراه 5نفر از مجلس مأموریت داشتیم با کاندیداهای معترض به نتیجه انتخابات 88 دیدار کنیم. بعدازاین دیدارها من یک کلمه دلیل برای اعتراض نشنیدم. اولین دیدار با آقای موسوی بود که می‌گفت اگر من اعتراض نکنم این 13میلیون از من نمی‌گذرند. شاهد این ماجرا آقای ابوترابی هستند.

خدمت آقای هاشمی که رسیدیم ایشان بیانش این بود که صبح روز 23خرداد آقای خاتمی زنگ زد و گفت من و آقای موسوی و حسن خمینی می‌خواهیم بیاییم پیش شما و این‌ها قائل به تقلب و ابطال انتخابات هستند. البته ایشان می‌گفت آقای موسوی کف خواسته‌اش ابطال انتخابات است و چیزهای دیگری هم می‌خواهد و بعد هم قانون و مجاری آن را قبول ندارد. این عین صحبت‌های آقای هاشمی است. البته یک‌بار این سخنان را گفتم اما ایشان تکذیب کردند و بنده یک‌بار پشت تریبون در حضور آقای ابوترابی تکرار کردم.

آقای هاشمی در همان دیدار به‌صراحت می‌گفت تقلب شده است. شاهد این ماجرا را این تعریف می‌کرد که آقای ری‌شهری آمده و به من گفته یک کارگزار و مسئول امورم (باغبانش) گفته من 15خرداد88(یک هفته قبل انتخابات) رفتم به منزل پدرم در کهک دیدم نیست، بعد که آمد مشاهده کردم سرانگشتش رنگی است، گفتم کجا بودی؟ گفت 50هزار پول گرفته‌ام، و رأی به احمدی‌نژاد داده‌ام! گفتند آقای ری‌شهری گفته است. آقای اژه‌ای پیگیری کردند و در جلسه مجمع تشخیص به آقای هاشمی گفتند این ادعای شما کذب است. آقای ری‌شهری در همان جلسه به آقای هاشمی گفت من کی گفتم این‌چنین چیزی را؟

معتقدم 9دی قله افتخارآمیز دین‌داری، بصیرت و درصحنه بودن مردم اعم از کسانی که به موسوی رأی دادند یا ندادند، است. بنا نداریم که دروغ بگوییم اما بنا نداریم سرمان را زیر برف کنیم تا فتنه بسیار بزرگ‌تری که در راه است را امروز جلویش را نگیریم.

معتقدم اگر در فتنه88 تدبیر رهبر معظم انقلاب نبود، به علل مختلف خبری از انقلاب نبود و الان زیر پوتین آمریکایی‌ها بودیم وداعشی ها در این مملکت جولان می‌دادند. امروز چه کسانی به دست‌وپا افتاده‌اند و حرف‌هایی می‌زنند که رسانه‌های بیگانه خشنود می‌شوند. حرف‌هایی که از جنس تغییر ساختار کشور و شورایی کردن رهبری است.

عده‌ای در کشور "بحران زیست" هستند. اگر به قدرت نباشند، بحران درست می‌کنند تا به قدرت برسند. وقتی رفتند پای صندوق‌ها و رأی نیاورند، فتنه 88 راه می‌اندازند که باب جدیدی را باز کنند، وقتی در قدرت قرار می‌گیرند بحران می‌سازند تا پاسخگوی مردم نباشند. وقتی هم که زمینه فراهم می‌شود، به‌شدت علاقه‌مندند خفقان ایجاد کنند.

امروز برجام را قبول کرده‌ایم اما متأسفانه برخی‌ها علاقه دارند آن را بدون توجه به نامه رهبر معظم انقلاب اجرا کنند. به اعتقاد من این بزرگ‌ترین خطا در ادامه عمر برجام است که در آینده مثل روز روشن خواهید دید چه اتفاقی خواهد افتاد.

مصوبه جدید که آمریکا درباره گردشگران تصویب کرده است، این برای ما گردشگر می‌آید و امکان توسعه علمی ایجاد می‌کند؟ چرا برخی مسئولان وادادگی دارند؟ چرا نقض برجام را بلند صدا نمی‌زنند؟