چرا برخی دشمنی آمریکا با ایران را درک نمی کنند؟
چرا برخی دشمنی آمریکا با ایران را درک نمی کنند؟
امروز قدرت و عظمت جمهوری اسلامی.. سردمداران استکبار را نیز وادار میکند که نقاب دوستی به چهره بزنند و منافقانه ادعای دوستی کنند، بدون اینکه حتی قدمی در راه دوستی که ادعا میکنند بردارند.(1) اما متاسفانه دیده می شود که برخی از مسئولان سهل اندیش به راحتی فریب این حیله را خورده و امید به دشمن قسم خورده ملت ایران می بندند تا جایی که حتی حاضر به چشم پوشی از جنایات راس جریان استکبار می شوند.
دیدبان: فارغ از اینکه خواننده این نوشته ایرانی باشد، مسلمان باشد یا مسیحی، استکبار یک مفهوم واقعی است که برخی پنبه آن را میزنند و با گفتن عبارات ناشی از جهل و یا سادهاندیشی، این حقیقت موجود را انکار عملی میکنند. اینکه یک روشنفکرنمایی، در گوشهای از کشور بگوید باید با سران غرب رابطه برقرار کنیم، تحمل این موضوع، زیاد مشکل نیست گرچه برای افراد بصیر این موضوع پسندیده نیست. اما وقتی در سطح مسئولین کشور گفته شود ما باید رابطه برقرار کنیم و ناچاریم خسارت ناشی از جنایت گذشته و آینده را نادیده بگیریم، این تاثیرات مخرب بسیار بیشتر از صحبت آن دسته از روشنفکرنماهاست. او در نظر حرفی دارد و این یکی میخواهد علاوه بر نظر به صورت عملی برای مردم تعیین تکلیف کند.
حرفی با مقامات عالیه
تعجببرانگیز نیست که عدهای بخواهند عملی وارد دوستی با آمریکا شوند و دم از پایان دوره احساسات بزنند! گرچه هنگامی که عقیده و دیدگاه استحاله شد، عمل هم استحاله میشود که باید مراقب بود. اما باید مراقب بود که رابطه گرگ و میش ایجاد نشود چرا که منابع مادی و معنوی غنی ایران برای گرگی مثل آمریکا به میش شبیه است. «ما ملتی هستیم که اولاً در نقطه بسیار حساسی واقع شدهایم. اگر ما در غرب آفریقا و در یک گوشه دورافتادهی دنیا بودیم و یا در مرکز دنیای اسلام نبودیم، اینقدر روی ما حساسیت نبود. ثانیاً از لحاظ امکانات طبیعی، ما یک سرزمین بسیار غنی هستیم. علاوه بر نفت و گاز ما امروز در اصلیترین مواد فلزی دنیا، نسبت به سهم خودمان از جمعیت و وسعت دنیا، چند برابر بیشتر داریم. ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیا و یکصدم سطح مسکون عالم را داریم؛ اما در آن چهار فلز اصلی، سهم ایرانی ها حدود سه درصد، چهار درصد، پنج درصد شده است؛ یعنی چند برابرِ سهم خودمان از جمعیت و وسعت دنیا. ما امکانات کشاورزی داریم؛ آب خوب داریم - البته مجموعه کشور، پر آب نیست؛ اما در مناطقی سهم آب ما خیلی بالاست - بازار مصرف بزرگی داریم. امروز مصنوعات دنیا چشمشان به بازار مصرف است؛ ما در این زمینه یک بازار بزرگ هستیم؛ حدود هفتاد میلیون نفر جمعیت داریم. ما استعدادهای درخشان داریم. این موقعیت، هر قدرت استثمارگر فزونطلب زیادهخواهی را در دنیا به خودش جذب می کند. انگلیسی ها اول به عنوان نفت به ایران آمدند؛ اما آنها خبر نداشتند که غیر از نفت، این همه ثروت هم در ایران هست. بعد هم که امریکاییها آمدند و در اینجا ساکن شدند.»(2) خارج شدن این لقمه چرب دلیلی است بر اعمال این حجم عظیم تحریمها و فشارها که هنوز هم ادامه دارد و هدفی جز زیرسلطه بردن دوباره ایران در آن نیست. به نظر نگارنده شرایط عوض نشده و هنوز آمریکا در راس جریان استکبار و اتم مصادیق استکار است. برای شناخت مبنایی استکبار و مصداق اتمّ آن یعنی آمریکا، به نظرات یکی از فقهای سیاسی میپردازیم تا با نگاهی اسلامی و مبنایی به موضوع بنگریم.
اصلاً استکبار یعنی چه؟
«استکبار، معنای وسیعی دارد. در قرآن هم، شاخهها و مشتقّات استکبار، مکرّر به کار رفته است. خود کلمه استکبار هم، در قرآن به کار رفته است. به نظر میرسد که استکبار، غیر از تکبّر است. شاید این طور بشود گفت که تکبّر، بیشتر به یک صفت قلبی و روحی اشاره میکند؛ یعنی انسان خود را برتر از دیگران بداند و بگیرد. استکبار، بیشتر به جنبه عملىِ تکبر توجّه دارد. یعنی کسی که کبر میورزد و خود را بالاتر از دیگران میداند، در رفتار خود با دیگران هم، طوری کار را سازماندهی میکند که این تکبّر، در عمل مشخّص و واضح میشود. دیگران را حقیر میکند، به دیگران اهانت میکند، در کار دیگران دخالت میکند و برای دیگران، به عنوان تصمیمگیرنده ظاهر میشود(3)«. اما معنای استکبار جهانی که بسیار به گوش ما رسیده است، چیست؟ استکبار جهانی آنطور که از عبارتش پیداست، استکباری است در سطح جهانی، خود بزرگبینی و دخالتورزیای است در سطح کشورهای جهان.
استکبار جهانی یا آمریکای جهان خوار، کدام صحیح است؟
استکبار جهانی معنایش این است که دولتها و قدرتهایی در دنیا هستند که نسبت به ملتهای دیگر، با برخورد استکباری مواجه میشوند: ثروت آنها را میبرند، در حکومتهای آنها به دخالت میپردازند، در سیاستهای آنها اعمال نظر میکنند و آنها را به این سمت و آن سمت میکشانند. این، استکبار بینالمللی است. همان چیزی که در قرن هجدهم و نوزدهم، با استعمار شروع شد و بعد در قرن بیستم به استعمار نوین مبدّل گردید، و امروز، یا در دوران اوج قدرتهای استکباری، به شکل استکبار جهانی درآمد، که دنیا را بین دو قطب و دو قدرت تقسیم کرده بودند و هر کدام به نحوی ملتی را میدوشیدند و در پنجه خود میفشردند.
امروز چیزی که به استبداد بینالمللی اضافه شده، عبارت از این است که قدرتهای مستکبر جهانی و در رأس آنها ایالات متّحدهی آمریکا، برای ملتهای دیگر حقّ حرف زدن و اظهار نظر کردن هم قائل نیستند. هر کاری که برای سیاست خودشان مفید و لازم بدانند، ولو به ضرر ملتی یا ملتهایی باشد، انجام میدهند. مثلاً در قضیه عراق، زیر لگدهای خودشان و به وسیله نیروهای مسلّح و سلاحهای کشندهی خودشان، منطقه را خرد و خمیر میکنند و یا در مناطق گوناگون عالم، با اشاره و یا کمک آنها، انواع فجایع و جنایات انجام میگیرد. فرض بفرمایید در فلسطین اشغالی و یا در لبنان و مناطق دیگر، آن همه فاجعهآفرینی صورت میگیرد، اما اگر ملتی، نظری بر خلاف این مطالب ابراز کند یا دولتمردانی در دنیا مخالفت کنند، با استبداد و دیکتاتوری کامل، آن ملت و یا آن دولت را به انواع اتّهامات متّهم مینمایند؛ برای اینکه آنها را از میدان خارج کنند.
قدرتهای مستکبر جهانی، وسایل و ابزاری هم دارند. رادیوها، خبرگزاری ها، وسایل سریعالسّیر انتقال خبر و تحلیل، دستگاههای استعماری، تحلیلگران سیاسی و سلاحهای کشنده و مرگبار، همه در اختیار آنهاست. خود را محق جلوه میدهند و سعی میکنند هر کس را که مخالف با آنهاست، با فشار سیاسی یا نظامی و اقتصادی، ازمیدان خارج کنند تا آب از آب تکان نخورد. اگر از باب نمونه بخواهیم اسم بیاوریم، در همین کشورهای اسلامی ما - مثلاً در الجزایر - انتخاباتی اتّفاق افتاد، جناحی پیروز گردید و بعد با اشاره وپشتیبانی قدرتهای استکباری، وضع به کلّی عوض شد؛ یعنی آن چیزی که ملت خواسته بود، به کلّی به عکس شد. ...یعنی یک طرف فشار یک عدّه قدرتمند است که اگر در صد مسأله با هم اختلاف دارند، در تقسیم دنیا به مناطق نفوذ و فشار آوردن براکثریّت مردم عالم، یکی هستند و با هم اختلافی ندارند. اگر در تقسیم منابع غارت زده جهان سوم یا کشورهای فقیر، با هم درگیری دارند - که دارند - اما در اصل غارت منابع و فشار روی دولتهایی که مقاومت کنند، با هم هیچ اختلافی ندارند! (4)
این نظر را اگر تنها نظر فقهی و دینی یکی از علمای قم بود شاید تاثیر چندانی نداشت و یا اینکه حداقل برای مسئولین امر الزامآور نمیبود. چرا که کشور قانون دارد و سلسله مراتب دارد. از نظرات کارشناسی مشاوران و علما و دانشمندان استفاده میشود اما ضمانت اجرایی قوی ندارد. اما نکته اینجاست، این نظر در مورد استکبار و شخص آمریکا(که هویت خود را ثابت نگهداشته و تغییری در استراتژیهای بلندمدتشان رخ نداده است) از طرف ولی فقیه و رهبر انقلاب مطرح شده است. با این حال برخی افراد سهلاندیش و خوشخیال در اطراف، با این فرمایشات به نحو ناپسندی برخورد میکنند. هشداری که به این تشنگان رابطه با آمریکا وجود دارد هشدار و انذار به بیغیرتی ملی است. چرا که هویت ملی ایرانیان در طول تاریخ نیز زیر چکمه دیگران بودن را تاب نیاورده و اجازه رابطه گرگ و میش را به خود نمیدهند.
چرا از نظر مردم ایران، آمریکا دوست نیست؟
چرا مردم با استکبار مبارزه کردند و چرا استکبار بد است؟ باید توجّه کنید، اوّلین احساسی که یک ملت در مقابله با روح و خوی استکباری دارد، احساس دینی نیست؛ احساس غیرت ملی است؛ احساس هویّت و احساس وجود است؛ چون استکبار وقتی وارد کشوری شد و بر آن کشور مسلّط گردید، هویت ملی آن ملت را انکار میکند. منابع آن کشور را غارت میکند، در امور سیاسی آن کشور دخالت میکند؛ اما همه اینها فرع انکار هویّت آن ملت است. استکبار، اوّل هم که وارد میشود، نمیگوید من میآیم تا هویت ملی شما مردم را انکار کنم؛ اینطور که نمیآید؛ به بهانههای مختلف وارد میشود. وقتی وارد شد، آن چیزی را که هدف میگیرد، هویت ملی است. یعنی فرهنگ، اعتقادات، دین، اراده، استقلال، حکومت، اقتصاد و همه چیز را از آن ملت سلب میکند و در مشت خود میگیرد؛ همان چیزی که در ایران قبل از انقلاب اتّفاق افتاده بود. این احساس است که ملتها را در مقابل استکبار به جوش و خروش میآورد؛ لذا شما میبینید ملتهایی که این را هم ندارند، مسلمان هم نیستند، امروز - نه آنروز؛ آنروز کسی جرأت نمیکرد در مقابل امریکا بایستد؛ این راه را ملت ایران باز کرد - تا آن جایی که میتوانند، در مقابل امریکا میایستند....در فلان کشور که آمریکاییها پایگاه نظامی دارند و به مردم ظلم میکنند، علیه آنها تظاهرات ملی میشود. در فلان کشور که فلان مقام امریکایی میخواهد برود، مردم قبل از آمدن او روی دیوارها مینویسند که نیا! در فلان کشور، فلان قرارداد استعماری و استکباری را با دولت آن کشور امضا میکند و مردم به جوش و خروش میآیند؛ منتها دولتها به خاطر مصالح خودشان نمیگذارند صداهای مردم همهگیر شود. دستگاه تبلیغاتی استکبار هم که دنیا را گرفته است. امروز تقریباً امپراتوری خبری، فضای تبلیغاتی دنیا را پر کرده است. این رادیوهایی که شما اطّلاع دارید به زبان فارسی در ایران امواج منتشر میکنند، اینها بخشی از همان امپراتوری عظیم خبری برای اغفال ملتهاست؛ اکثر هم در مشت صهیونیستها یا سرمایهداران بزرگی است که منافعشان با منافع امریکا گره خورده است. نمیگذارند این خبرها در دنیا درست پخش شود؛ اما ملتها در مقابل دخالت استکباری میایستند و به جوش و خروش میآیند. در عین حال هر ملتی این توفیق و اقبال را ندارد که بتواند کاری را که ملت ایران کرد، بکند. امتیاز ملت مسلمان ما، همین احساس ایستادگی در مقابل استکبار، همین احساس عزّت ملی و غرور ملی و احساس مقابله با آن قدرتی است که میخواهد وجود او را انکار کند. ملت ایران، کار کارستان و جانانهای کرد؛ برای همین هم با ملت ایران بسیار بسیار بدند.(5)
اینکه امریکا با ما بد است علل دیگری نیز دارد
اینکه برخی به نقل از امام(ره) دم از رابطه با آمریکا به مانند یک شریک و دوست میزنند، همان عواملی هستند که نمیخواهند امام را بپذیرند و از اصولش فرونشستهاند و جازدهاند. نگارنده در صدد برگرداندن عقیدهی این افراد نیست بلکه میخواهد نظرات امام و ولی فقیه حاضر را به نخبگان یادآوری کند تا افراد خواب رفته را متذکر شود، که این فرمایشات که با نام فرمایشات، مورد برخورد سلیقهای قرار گرفتهاست درواقع امر، دستورات و فرامین ایشان است و لازمالاجراست. و انجامندادنش موجب عقاب شرعی و اثرات سوء جاری در دنیای معاصر آن نیز برعهدهی این ولینشناسان خواهد بود. در سطور زیر برخی علل استدلالی ولی فقیه در مورد چرایی دشمنی غرب با ملت و نظام اسلامی را مشاهده میکنیم.
* مهمترین علتی که نظام جمهوری اسلامی، مورد بغض قدرتها و گردنکلفتهای عالم و سردمداران حکومتهای جهان میباشد، همین است که این نظام با وجود و حضور خود، نفیکننده نظامهای مادّی حاکم بر بسیاری از روابط بینالمللی و روابط میان قدرتها و ملتهاست.(6)
* من به شما عرض کنم که امروز دارند توطئههای بزرگی علیه امت اسلام طراحی می کنند؛ علیه ملت ما هم توطئه درست می کنند. همین محاصره اقتصادی ما، توطئه است. تبلیغاتی که می کنند، توطئه است. فساد و فحشایی که به جامعهی ما تزریق می کنند، تا جوانان ما را مبتلا کنند، توطئه است. دروغپراکنیهایی که میکنند، همه توطئه است. توطئه است تا این بنا را از بیخ و بن برکنند، این پایههای محکم را فرو بریزند، و باز در اینجا مثل دوران ستمشاهی، بنای استعماری بهپا کنند؛ اما غافلند که ملت ما بیدار شده و هوشیار است، و خانوادههای شهدا هوشیارند.(7)
* عزیزان من! این دشمنیها با نظام جمهوری اسلامی - این بیانصافیها، این غرضورزیها - همه به خاطر این است که ملت ایران، راه استقلال در سایه حاکمیت قانون الهی را برگزیده است و حاضر نیست که در مقابل آنها به زانو درآید و اظهار ضعف کند. در مقابل چنین دشمنیهایی باید مجهّز و آماده بود. شما این آمادگی را به این ترتیب به وجود آوردید. من از همه نیروهای مسلّحِ سرافرازمان در سرتاسر کشور - از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از ارتش جمهوری اسلامی و از نیروی انتظامی - به خاطر آمادگیهایشان تشکّر میکنم. امروز نیروهای مسلّحِ جمهوری اسلامی، به معنای حقیقی کلمه، در خدمت حقّ و حقیقت و ارزشهای اسلامیاند. سپاس و ستایش و تمجید و تحسین فراوان خود را بر جوانان بسیجی مؤمن در سرتاسر کشور؛ این دلهای پاک، این دلهای تپنده با عشق به خدا، با ایمان به حقیقت، بااخلاص و باصفا، نثار میکنم. این اخلاص و صفا را در خودتان حفظ کنید.(8)
* گرچه تجربه یازده سالهى جمهورى اسلامى ثابت کرده است که استکبار و ارتجاع و ایادى آنان، در این ترفند نیز موفقیتى کسب نکرده و نتوانستهاند نام نیک و چهرهى روشن ملت بزرگوار ما را با اینگونه تلاشها در جهان و بخصوص در میان تودههاى مستضعف عالم مخدوش سازند و سرمایهگذارى گزاف آنان در استخدام قلمها و زبانهاى مزدور و بهکارافکندن صدها رسانهى صوتى و تصویرى و مطبوعاتى براى منزوى یا منفعل یا بد نام کردن انقلاب اسلامى، دچار خسران شده است و هماکنون علىرغم خواستِ آنان در بسیارى از مناطق عالم، ملتها با الگو ساختن حرکت نجاتبخش ملت ایران، به مبارزات مردمى با سلطههاى شیطانى روى آورده و خواب از چشم ستمگران ربودهاند و قشرهاى بیدار مسلمان در همهجا بخوبى تشخیص دادهاند که علت دشمنى رأس استکبار - یعنى امریکا - و ایادى آن با ملت ایران، دشمنى آنان با اسلام است: «و ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا باللَّه العزیز الحمید»(9)
برای مشاهده در اندازه اصلی روی تصویر کلیک نمائید
نتیجهگیری
به نظر دیدبان استکبار جهانی ممارستی در پیگیری اهدافش دارد که مثالزدنی است. این تلاش برای تحقق اهداف ترسیمشده از سوی استکبار، در طول 37 سال گذشته بسیار تجربه شده است. استکبار و در رأس آن آمریکا، با حربهها و دستاویزهای مختلف از جنگ، فشار بینالمللی، سیاستهای ایرانهراسی، ترور، فتنهانگیزی، تحریمها و... درصدد بودهاند تا ملت ایران را به زانو درآورند و پشتش را به خاک بمالند. اما ملت ایران در تمام این سالها با عزت و اقتدار ذاتی خود از این موضوع مانعشدهاند. تنها راه ایمن شدن از حملات این سگ هارِ استکبار، ایجاد ناامیدی در دشمن از تاثیرگذاری و نتیجهگیری در ایران اسلامی است. و راه حل دیگر نیز تقویت داخلی و ایجاد اقتدار در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... است.
مآخذ:
1- http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2376
2- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3243
3- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2817
4- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2817
5- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2978
6- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2302
7- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2481
- ۹۴/۰۹/۱۸
آهنگ نفوذ در مورد هشدارهای رهبری منتشر شد از علی یگانه
حمایت کنید
مرگ بر آمریکا