نگاهی به دغدغه های انتخاباتی دولتمردان اعتدال
مواضع رئیس جمهور در رابطه با انتخابات
هر مقدار هم که بخواهیم با خوشبینی سیاسی به سخنان رئیس جمهور در روز آغازین سال 94 نگاه کنیم، باز هم قادر نخواهیم بود توجه و اهمیت انتخابات برای او و دولت یازدهم را در سخنان وی نادیده بگیریم تا جایی که در طول چند دقیقه سخنرانی رئیس جمهور، دو مرتبه به بحث انتخابات در سال 94 توسط وی اشاره میشود. رئیس جمهور در بخشی از پیام نوروزی خود میگوید: «دست به دست هم بدهیم و مجلسی بسازیم که شایسته ملت بزرگ ایران باشد و مجلس خبرگانی به وجود آوریم که ثبات بیشتری برای کشور و آرامش بیشتری برای افکار عمومی جامعه ما به وجود آورد.» البته اینکه مسئول اجرایی کشور برای انتخابات اهمیت قائل شود چیز بدی نیست و اشکالی هم ندارد، لکن آنچه در سخنان رئیس جمهور مشاهده میشود این است که دغدغه انتخابات برای وی و دولت نه در فرانید برگزاری انتخابات، که در نتیجه انتخابات نهفته است و نشان میدهد نتیجه انتخابات آینده برای آقای روحانی از اهمیت زیادی برخوردار است. هنوز دو هفته از دغدغههای انتخاباتی رئیس جمهور در سخنان روز آغازین سال، نگذشته بود که وی در گفگتوی ویژه تلویزیونی در مورد مذاکرات هستهای و بیانیه لوزان، بار دیگر از انتخابات سخن گفت و ابراز داشت: «امروز پیام من به ملت ایران پیام تشکر است و پیام درخواست برای همدلی بیشتر و همکاری بیشتر برای رونق اقتصادی و روابط نزدیکتر اجتماعی و برای همدلی در رقابتهای سالم سیاسی که امسال نیز سال انتخابات خواهد بود؛ امیدوارم همه ما بتوانیم در شرایط امسال که به لطف خداوند انشالله بهتر از سال گذشته خواهد بود، برای پیشرفت و سربلندی ملتمان و کشورمان بیش از پیش تلاش کنیم.»
حضور معاون اول رئیس جمهور در جلسه یک حزب با طعم انتخابات
اواخر فرودین بود که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در جلسه شورای مرکزی حزب کارگزاران در مجموعه سعدآباد حاضر شد و در اظهاراتی انتخاباتی خواستار فعال شدن این حزب برای انتخابات مجلس و روی کار آمدن مجلسی همسو با دولت شد و بدین وسیله شایبه دخالت دولتیها در انتخابات مجلس آینده را تقویت کرد. جهانگیری که خود یکی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران است، بدون در نظر گرفتن جایگاه حقوقی خود در رابطه با ویژگیهای حزب کارگزارن بیان داشت: «اولین ویژگی آن کار حزبی قوی است. این حزب در این امر تجربیات خوبی دارد. دومین ویژگی هم ارتباط و نزدیکی آن به دولت است. کارگزاران تا پیش از این تلاش میکرد که نقش میانجی را در معادلات سیاسی ایفا کند. به نظر میرسد کارگزاران امسال باید این نقش را بیش از پیش ایفا کند، زیرا امسال سال انتخابات است، اگر مجلس خوبی شکل نگیرد کار دولت ناتمام خواهد بود. باید به یک همگرایی بین اصلاحطلبان معتدل و اصولگرایان اصیل اندیشید. باید به دنبال یک مجلس معتدل بود. اگر هدف این باشد برای پیدا کردن کاندیداها به مشکل بر نمیخوریم. به همین دلیل میگویم که نقش کارگزاران مهم و موثر است. نباید گذاشت زاویهای بوجود بیاید.»
صحه سخنگوی دولت بر اقدامات انتخاباتی اعضای دولت
در حالی که حضور معاون اول رئیس جمهور در جلسه حزب کارگزاران و اظهارات کاملا انتخاباتی وی نگرانی دخالت دولتیها در انتخابات را افزایش داده بود و انتظار میرفت مسئولین دولتی با اتخاذ مواضعی درخور نسبت به این اقدام، خود را از چنین شائبهای مبرا کنند اما محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت با حمایت از اقدام جهانگیری اینگونه اظهار داشت: «واقعیت این است که هنوز احساس میشود ما حزب را به عنوان یک تشکل و مجموعه نامناسب در جامعه تلقی میکنیم و افتخار هر کسی است که بگوید عضو هیچ حزبی نیستم در حالی که یکی از شاخصههای مردمسالاری میتواند از سوی احزاب ایجاد شود. اینکه آقای جهانگیری با حزب کارگزاران همکاری داشتهاند سخن نو و تازهای نیست اما وقتی ایشان در سال نو میخواهند به دوستانشان سری بزنند اینقدر مورد توجه قرار میگیرد!»
طرح دغدغه انتخاباتی دولت توسط دستیار ارشد رئیس جمهور
هر چند مواضع صریح انتخاباتی دولتیها در سال جدید فزونی گرفته است اما سابقه این مواضع در همین امسال خلاصه نشده و خیلی قبلتر از اینها نشانههای دغدغدهمندی اعضای دولت نسبت به نتیجه انتخابات آینده را شاهد بودهایم تا جایی که در دی ماه سال ۹۲ علی یونسی دستیار ارشد رییس جمهور در امور اقلیتهای قومی و دینی نیز گفته بود: «مهمترین برنامهای که اکنون باید آن را پی گیریم انتخابات مجلس شورای اسلامی است که باید همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری با شعار اعتدال مردم به پای صندوقهای رای آمدند در انتخابات مجلس نیز باید چنین اتفاقی بیفتد.»
مذاکرات هستهای و انتخابات
اما علاوه بر مواضع آشکار رئیسجمهور و برخی دیگر از اعضای دولت در رابطه با انتخابات آینده، نوع عملکرد دولت در عرصههای مختلف نیز به خوبی نشان میدهد که انتخابات آینده برای ا از جایگاه قابل توجهی برخوردار است. به طوری که چشم انداز بحث مذاکرات هستهای که اصلیترین پرژه دولت یازدهم محسوب میشود نیز بر پایایه طراحیهای دولت برای انتخابات آینده قرار گرفته است و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نتایج مذاکرات هستهای و تاثیر آن در انتخابات آینده برای دولت یازدهم قابل اهمیت فراوان است. همین انگیزه موجب شد که محمد جواد ظریف دغدغههای انتخاباتیاش را برای بیگانگان بیان کند و در نشست اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا بگوید: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام. به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد.» در واقع این اظهارات ظریف به وضوح نشان میدهد که وی از نتیجهای که شکست مذاکرات هستهای در عرصه داخلی کشور و انتخابات آینده خواهد داشت به شدت نگران است و برای قانع کردن آمریکاییها جهت انعقاد توافق هستهای، مسائل انتخاباتی داخل کشور را پیش میکشد.
نگرانی از انتخابات و عصبانیت دولتیها
رفتار توام با عصبانیت دولتیها در قبال منتقدین و تلاش برای برچسب زنیهای متعدد و اهانت به آنها که تاکنون بارها از سوی رئیس دولت و برخی دیگر از دولتمردان صورت گرفته، نشانهای دیگر از نگرانی آنها از نتیجه انتخابات آینده است. در واقع عملکرد ضعیف دولت در عرصههای مختلف و همچنین انتقادهایی که به دولت وارد است موجب شده تا دولت یازدهم موقعیت خود را در عرصه اجتماعی و انتخاباتی در خطر ببیند و همین امر عصبانیت دولتمردان را در پی داشته است تا جایی که تاکنون شاهد اهانتهای مکرر از سوی آنها به منتقدین بودهایم. این مسئله در مواردی به قدری پر رنگ شده است که برخی از اصحاب رسانه به سران جناح اصولگرا پیشنهاد کرده بودند پیروزی دولت یازدهم در انتخابات آینده را به رئیس جمهور تضمین بدهند تا دولت با خیالی آسوده به امور جاری کشور بپردازد و قدری از دل نگرانیهایش نسبت به انتخابات کاسته شود!
علاوه بر این، گفته میشود نوع مواجهه دولت با مسائلی مانند عدم تعیین تکلیف سرپرست برخی دانشگاهها و بی توجهی به شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به دلیل دل بستن دولت به نتیجه انتخابات آینده است. در واقع به این دلیل دولت یازدهم نسبت به مشخص کردن تکلیف سرپرست نزدیک به 30 دانشگاه کشور بیتفاوت است و این موضوع را در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بررسی قرار نمیدهد، که منتظر نتیجه انتخابات مجلس آینده بوده و معتقد است میتواند با همراه کردن مجلس آینده با خود، به تبع آن شورای عالی انقلاب فرهنگی و دانشگاهها را نیز با خود همراه کند و اهداف خود را در این عرصه نیز از بستر انتخابات پیش ببرد.
استراتژی اصلی دولت برای انتخابات
اما به نظر میرسد استراتژی اصلی دولت یازدهم و ارتش رسانهای آن، برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود، تلاش برای قطبی کردن جامعه و دور کردن اذهان عمومی از عملکرد دولت است. در واقع دولتمردان به خوبی میدانند که عملکرد آنها در عرصه اجرایی و اقتصادی و معیشتی کشور، به گونهای نبوده که مورد رضایت مردم باشد و آنچه تاکنون از این عملکرد برداشت میشود بیش از هر چیز بیانگر ناکارآمدی دولت است، لذا اگر قرار باشد معیار قضاوتهای افکار عمومی از قوه مجریه کشور، عملکرد واقعی دولتمردان باشد، بدون تردید به نفع آنها نخواهد بود و دولت زمانی میتواند فضا را به نفع خود پیش ببرد که معیار قضاوت مردم، عملکرد قوه مجریه نباشد. بر همین اساس است که دولت تلاش میکند بر این گزاره که "نمیگذارند دولت کار کند" تاکید کند و اینگونه القا کند که مقصر وضعیت کنونی جامعه نه دولت، که منتقدان دولت هستند! در حالی که دولت یازدهم خود مسئول وضعیت کنونی کشور است و باید در قبال کمکاریها پاسخو باشد اما ژست دولت به گونهای بوده است که تلاش کرده خود را در جایگاه منتقد و حتی اپوزسیون قرار دهد و خود را طلبکار بداند. تلاش دولت یازدهم برای قطبی کردن جامعه، راهبردی است که هم دولتمردان و هم رسانههای پرتعداد حامی آنها به طور جدی در دستور کار خود قرار دادهاند.
سخن پایانی
آنچه تاکنون از عملکرد دولت یازدهم شاهد بودهایم، این است که انتخاباتهای آینده یکی از اصلیترین دغدغههای رئیس جمهور و اعضای دولت است و این دغدغه هم در اظهارات و مواضع صریح آنها مشاهده میشود و هم در نوع مواجهه و عملکرد دولت در عرصههای مختلف مشخص است. البته به نظر دیدبان دولت یازدهم برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود استراتژی را دنبال میکند که به واسطه آن، مسئول وضعیت فعلی جامعه نه دولت که رقبای سیاسی و انتخاباتیاش تلقی شوند.
<- ۹۴/۰۳/۱۲