ایثار

شهادت هنر مردان خداست

ایثار

شهادت هنر مردان خداست

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۰ تیر ۹۵، ۰۹:۵۹ - solmaz
    :(
پیوندها

افسران - شهید ابراهیم هادی در زمان مجروحیت با ماشین دوستش کار میکرد تا مشکلات مالی همسنگرانش را حل کند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ابراهیم هادی و مسافر کشی با بدن مجروح ! ابراهیم هادی مجروح شده بود و برای درمان مدتی به شهر برگشته بود. زنگ زد و بعد سلام و احوالپرسی گفت: ماشینت رو امروز استفاده میکنی؟ گفتم:نه همینطور جلوی خانه افتاده ؛ بعد هم آمد و ماشین را گرفت و گفت تا عصر برمیگردم. عصر بود که ماشین را آورد. پرسیدم کجا میخواستی بری؟! گفت: هیچی مسافرکشی کردم! با خنده گفتم: شوخی میکنی؟! گفت: نه حالا هم اگه کاری نداری پاشو بریم چند جا کار داریم. خواستم بروم داخل خانه.گفت: اگر چیزی در خانه دارید که استفاده نمیکنی مثل برنج و روغن با خودت بیاور. رفتم مقداری برنج و روغن آوردم. بعد هم رفتیم جلوی یک فروشگاه . و ابراهیم مقداری گوشت و مرغ خرید و امد سوار شد. از پول خردهایی که به فروشنده میداد فهمیدم همان پول های مسافرکشی است. بعد با هم رفتیم جنوب شهر، به خانه چند نفر سرزدیم.من آن ها را نمیشناختم. ابراهیم در میزد ، وسائل را تحویل میداد و میگفت: ما از جبهه آمده ایم، این ها سهمیه شماست! ابراهیم طوری حرف میزد که طرف مقابل اصلا احساس شرمندگی نکند. اصلا خودش هم مطرح نمیکرد. بعد ها فهمیدم خانه هایی که رفتیم؛ منزل چند نفر از بچه های رزمنده بود، مرد خانواده در جبهه حضور داشت. برای همین ابراهیم به انها رسیدگی میکرد تا مشکلات مالی خانواده آنها را حل کند.
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم (خاطرات زندگی شهید ابراهیم هادی)صفحه 184-185
www.afsaran.ir/link/ mehrdadz.blog.ir/pos hadinet.ir/view/post www.cloob.com/u/bach sangariha.com/view/p
  • یاران دولت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی