تبیین علل مبارزهی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا بر اساس بیانات رهبر انقلاب
دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۱ ب.ظ
تبیین علل مبارزهی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا بر اساس بیانات رهبر انقلاب
چرا با آمریکا دشمنیم؟
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با دانشآموزان و دانشجویان در آستانهی روز ملی مبارزه با استکبار جهانی فرمودند: «مبارزهی با استکبار در انقلاب اسلامی و در میان ملّت ما یک حرکت معقول و منطقی و دارای پشتوانهی علمی، و یک حرکت خردمندانه است... مرگ بر آمریکای شما، این فریادی که ملّت ایران میکشند، این دارای یک پشتوانه و عقبهی منطقی و قوی است؛ دارای پشتوانهی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّهی ملّتها [هستند]، یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانهی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است.» در یادداشت زیر، مبانی مبارزهی جمهوری اسلامی ایران با طاغوت اعظم یعنی ایالات متحدهی آمریکا مرور شده است. مبارزه با دولت آمریکا نه ملّت آمریکا استکبارستیزی و مقابله با زورگوییهای قدرتهای مستکبر بهعنوان یکی از مهمترین اصول و اهداف انقلاب اسلامی همواره مورد تأکید حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه و حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی بوده و میباشد. رهبری در تبیین این مبارزه، با تفکیک دولت آمریکا از ملّت آن منظور خود از مقابله با استکبار را بهصورت شفاف و صریح بیان کردهاند: «ما هم که اسم آمریکا را بارها مىآوریم؛ ملّت ما، خود ما؛ [چون] مسئلهى آمریکا بهخاطر استکبار است، چون آمریکا یک دولت استکبارى است، چون روش [آمریکا] استکبارى است؛ ما با آمریکا بهعنوان یک مجموعهى جغرافیایى یا بهعنوان یک ملّت، بهعنوان یک مجموعهى انسانى هیچ مسئلهاى نداریم، آن هم مثل بقیّهى کشورها؛ مسئلهى ما با آمریکا، مسئلهى استکبار آمریکایى است؛ مستکبرند، متکبّرند، زورگویند، زیادهطلبند.»[۱]
ایشان با اشاره به عنصر «استکبار» در رفتار دولت آمریکا این موضوع را نقطهی کانونی مبارزهی نظام اسلامی با آمریکا معرفی میکنند: «ما با ملّت آمریکا هم -با اینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینهورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی است- هیچ دشمنی نداریم؛ آنها هم مثل بقیّهی ملّتهایند. آنچه نقطهی مقابل نظام اسلامی است، استکبار است. جهتگیری خصومتهای نظام اسلامی، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه میکنیم.»[۲]
اساساً چالش و درگیری اصلی انقلاب و نظام اسلامیِ با دولت آمریکا به دلیل وجود همین «روحیهی استکباری» در دولتمردان آمریکایی بوده و چون این رویهی استکباری تغییری نکرده لاجرم درگیری و مبارزه نیز ادامه یافته است. فقدان فهم درست و اصولی از علت این دشمنی زمینهساز اعوجاج، بدفهمی و عملکرد نادرست در تحولات گوناگون سیاسی و بینالمللی و ... میشود. بر همین اساس، تمرکز بر روی این موضوع و تبیین درست آن بهخصوص با تغییرات نسلی اتفاق افتاده از زمان پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت بیشتری نیز یافته است. نوجوان و جوانِ امروزی به برکت استقلال و عزت به دست آمده از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی، اساساً نفوذ، دخالت و غارتگری دولتهایی چون آمریکا در ایران را بهصورت عینی و ملموس لمس نکرده و این، اهمیت موضوع را دوچندان میکند: «مسئلهی ستیزهی با استکبار و روز ملّی استکبارستیزی یک مسئلهی اساسی است، یک مسئلهی برخاستهی از تحلیل درست و حرف درست است... معلوم باشد چرا ملّت ایران با استکبار مخالف است؛ چرا با رویکردهای ایالات متّحدهی آمریکا مخالف است؛ این بیزاری ناشی از چیست؛ این را جوانِ امروز بایستی بدرستی و با تحقیق بفهمد.»[۳]
اساساً چالش و درگیری اصلی انقلاب و نظام اسلامیِ با دولت آمریکا به دلیل وجود همین «روحیهی استکباری» در دولتمردان آمریکایی بوده و چون این رویهی استکباری تغییری نکرده لاجرم درگیری و مبارزه نیز ادامه یافته است. فقدان فهم درست و اصولی از علت این دشمنی زمینهساز اعوجاج، بدفهمی و عملکرد نادرست در تحولات گوناگون سیاسی و بینالمللی و ... میشود. بر همین اساس، تمرکز بر روی این موضوع و تبیین درست آن بهخصوص با تغییرات نسلی اتفاق افتاده از زمان پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت بیشتری نیز یافته است. نوجوان و جوانِ امروزی به برکت استقلال و عزت به دست آمده از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی، اساساً نفوذ، دخالت و غارتگری دولتهایی چون آمریکا در ایران را بهصورت عینی و ملموس لمس نکرده و این، اهمیت موضوع را دوچندان میکند: «مسئلهی ستیزهی با استکبار و روز ملّی استکبارستیزی یک مسئلهی اساسی است، یک مسئلهی برخاستهی از تحلیل درست و حرف درست است... معلوم باشد چرا ملّت ایران با استکبار مخالف است؛ چرا با رویکردهای ایالات متّحدهی آمریکا مخالف است؛ این بیزاری ناشی از چیست؛ این را جوانِ امروز بایستی بدرستی و با تحقیق بفهمد.»[۳]
در ادامه با استفاده از بیانات رهبری به بازشکافی علتِ دشمنی ملت ایران و جمهوری اسلامی با استکبار پرداخته و به سؤال «چرا با آمریکا دشمنیم؟» پاسخ داده شده است.
وقتی از استکبار حرف میزنیم، از چه چیزی حرف میزنیم؟ تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً تنها ایدئولوژی معارض با جریان مسلط لیبرال سرمایهداری، ایدئولوژی مارکسیسم و ادبیات چپ بود. کلیدواژهی پرتکرارِ «امپریالیسم» مهمترین واژهای بود که انقلابیون و عدالتخواهان در ایران و سایر نقاط دنیا برای شناسایی و محکومکردن زیادهخواهیها و ظلمهای قدرتهای زورگو و چپاولگر به کار میبردند. اما از آنجا که مارکسیسم و چپگرایی نیز مانند لیبرال سرمایهداری در مبانی و مبادی مادی و سکولار ریشه داشت در عرصهی عمل خود به انواع جدیدی از زورگویی و زیادهخواهی تبدیل شد و نتوانست راه رهایی را پیش روی مستضعفان و عدالتخواهان در نقاط مختلف دنیا بگشاید. لشگرکشی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و همدستی و مشارکت دو قطب اصلی نظامهای سرمایهداری و مارکسیستی با صدام در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران شاهد این مدعا است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ادبیاتِ جدیدی بر اساس بینش دینی برای مبارزه با ظلم و استعمار پدید آمد. یکی از نقاط اوج این ادبیاتِ جدید بازآفرینی و فراگیرسازی «کلیدواژهی قرآنی استکبار» بود.
اما مفهوم استکبار دقیقاً به چه ویژگیها و خصوصیاتی در روحیه و رفتار قدرتهای زورگو و زیادهخواه اشاره دارد؟ به تعبیر دیگر وقتی از استکبار حرف میزنیم دقیقاً از چه چیزی حرف میزنیم؟ حضرت آیتالله خامنهای با استفاده از فرهنگ قرآنی به «مفهومشناسی استکبار» پرداخته و دولت آمریکا را «رأس استکبار» معرفی میکنند: «استکبار یک واژهی قرآنی است که در قرآن دربارهی امثال فرعون و گروههای بدخواه و معارض حقّ و حقیقت بهکار رفته است. استکبار در گذشته هم بوده است، تا امروز هم وجود دارد. استخوانبندی استکبار در همهی دورهها یکی است؛ البتّه شیوهها و خصوصیّات و روشها در هر زمانی تفاوت میکند. امروز هم نظام استکباری وجود دارد؛ رأس استکبار هم در دنیا، دولت ایالات متّحدهی آمریکا است.»[۴]
همچنین مداخلهگری و تحمیلگری بر ملتها یکی دیگر از جنبههای مهم در مفهوم استکبار است: «استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمهی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همهی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچکس نیست؛ این معنای مستکبر است... دولت آمریکا یک دولت استکباری است.»[۵]
چنانکه از بیانات رهبر انقلاب فهم میشود روحیهی استکباری و زیادهخواهی مستکبرین در طول تاریخ وجود داشته و فقط مخصوص به شرایط امروز نیست و به همین سبب درگیری جبههی حق با جریان استکبار و طاغوت هم همواره وجود داشته و تا نابودی کامل استکبار نیز ادامه خواهد داشت: «نظام اسلامی با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبههی حق در مقابل استکبار قرار داشته است.»[۶] درگیری نظام اسلامی با استکبار هم در ادامهی همین «نبرد تاریخی» است: «امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار -که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد- همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعهی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم]؛ و دستگاههای شیطانی زمان یک جبههاند و طبعاً با یکچنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند.»[۷]
جلوههای روحیه استکباری در رفتار دولت آمریکا چنانکه پیش از این اشاره شد «رأس استکبار» در دنیای امروز دولت ایالات متّحدهی آمریکا است. مجموعه تحولاتی که بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم روی داد باعث شد در نظم ناعادلانه و غیرانسانیِ حاکم بر دنیا، دولت آمریکا پیشتاز استعمار نو، فرانو و ظلم به ملتها گردد.
ویژگیهایی که در فرهنگ و آموزههای دینی برای روحیهی استکباری ذکر شده امروزه در مبانی، عملکرد و رفتار دولت آمریکا بهوضوح و بهصورت تام و تمام نمایان گشته و همین موضوع زمینهساز دشمنی ایران اسلامی با دولت آمریکا شده است: «مسألهی ما، مسألهی استکبار است؛ منتها دولت امریکا، دولت مستکبری است. هر دولت دیگر هم که همین خصوصیت را داشته باشد، بخواهد زور بگوید و بخواهد فشار بیاورد، ملت ایران با او همینطور خواهد بود.»[۸]
اما مهمترین خصوصیات روحیهی استکباری که امروزه در دولت آمریکا نمود یافته کداماند؟ برخی از مهمترینِ این ویژگیها را رهبر انقلاب اسلامی تبیین و تشریح کردهاند:
۱. خودبرتربینی «خودبرتربینی» یکی از مهمترین و اصلیترین ویژگیهای روحیه و رفتار مستکبرانه است. مداخلهگری در امور سایر ملتها از جمله نتایج همین روحیهی خودبرتربینی است: «یکی از ویژگیهای نظام استکباری، خودبرتربینی است. مجموعههای استکباری -آن کسانی که یا در رأس یک کشور یا در رأس یک نظام بینالمللی [یا] مجموعهای از کشورها کارها را به دست گرفتهاند- وقتی مجموعهی خودشان را از بقیّهی انسانها، از بقیّهی مجموعهها برتر دانستند، وقتی خودشان را محور دانستند، همهچیز را فرع بر خودشان دانستند، یک معادلهی غلط و خطرناکی در تعاملات جهانی بهوجود میآید... این خودبرتربینی موجب میشود که ادّعای تولیت امور ملّتها را داشته باشند، ادّعای مدیریّت جهانی را داشته باشند.»[۹]
از نگاه آیتالله خامنهای خودبرتربینی «اُسّاساس و بزرگترین مشکل استکبار» است. بسیاری از رفتارهای زورگویانهی دولت آمریکا در مناسبات امروز جهانی بر اساس همین مبنا قابل فهم و تحلیل خواهد بود. مواردی چون مداخلهگری در عراق و افغانستان، ماجراجویی در سوریه، حمایت از اغتشاشگران در فتنهی سال ۸۸ و ... از همین روحیه برمیخیزد.
وقتی از استکبار حرف میزنیم، از چه چیزی حرف میزنیم؟ تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً تنها ایدئولوژی معارض با جریان مسلط لیبرال سرمایهداری، ایدئولوژی مارکسیسم و ادبیات چپ بود. کلیدواژهی پرتکرارِ «امپریالیسم» مهمترین واژهای بود که انقلابیون و عدالتخواهان در ایران و سایر نقاط دنیا برای شناسایی و محکومکردن زیادهخواهیها و ظلمهای قدرتهای زورگو و چپاولگر به کار میبردند. اما از آنجا که مارکسیسم و چپگرایی نیز مانند لیبرال سرمایهداری در مبانی و مبادی مادی و سکولار ریشه داشت در عرصهی عمل خود به انواع جدیدی از زورگویی و زیادهخواهی تبدیل شد و نتوانست راه رهایی را پیش روی مستضعفان و عدالتخواهان در نقاط مختلف دنیا بگشاید. لشگرکشی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و همدستی و مشارکت دو قطب اصلی نظامهای سرمایهداری و مارکسیستی با صدام در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران شاهد این مدعا است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ادبیاتِ جدیدی بر اساس بینش دینی برای مبارزه با ظلم و استعمار پدید آمد. یکی از نقاط اوج این ادبیاتِ جدید بازآفرینی و فراگیرسازی «کلیدواژهی قرآنی استکبار» بود.
یادداشت: روشهای استکبار برای مقابله با جریان حق
همچنین مداخلهگری و تحمیلگری بر ملتها یکی دیگر از جنبههای مهم در مفهوم استکبار است: «استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمهی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همهی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچکس نیست؛ این معنای مستکبر است... دولت آمریکا یک دولت استکباری است.»[۵]
چنانکه از بیانات رهبر انقلاب فهم میشود روحیهی استکباری و زیادهخواهی مستکبرین در طول تاریخ وجود داشته و فقط مخصوص به شرایط امروز نیست و به همین سبب درگیری جبههی حق با جریان استکبار و طاغوت هم همواره وجود داشته و تا نابودی کامل استکبار نیز ادامه خواهد داشت: «نظام اسلامی با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبههی حق در مقابل استکبار قرار داشته است.»[۶] درگیری نظام اسلامی با استکبار هم در ادامهی همین «نبرد تاریخی» است: «امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار -که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد- همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعهی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم]؛ و دستگاههای شیطانی زمان یک جبههاند و طبعاً با یکچنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند.»[۷]
جلوههای روحیه استکباری در رفتار دولت آمریکا چنانکه پیش از این اشاره شد «رأس استکبار» در دنیای امروز دولت ایالات متّحدهی آمریکا است. مجموعه تحولاتی که بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم روی داد باعث شد در نظم ناعادلانه و غیرانسانیِ حاکم بر دنیا، دولت آمریکا پیشتاز استعمار نو، فرانو و ظلم به ملتها گردد.
ویژگیهایی که در فرهنگ و آموزههای دینی برای روحیهی استکباری ذکر شده امروزه در مبانی، عملکرد و رفتار دولت آمریکا بهوضوح و بهصورت تام و تمام نمایان گشته و همین موضوع زمینهساز دشمنی ایران اسلامی با دولت آمریکا شده است: «مسألهی ما، مسألهی استکبار است؛ منتها دولت امریکا، دولت مستکبری است. هر دولت دیگر هم که همین خصوصیت را داشته باشد، بخواهد زور بگوید و بخواهد فشار بیاورد، ملت ایران با او همینطور خواهد بود.»[۸]
اما مهمترین خصوصیات روحیهی استکباری که امروزه در دولت آمریکا نمود یافته کداماند؟ برخی از مهمترینِ این ویژگیها را رهبر انقلاب اسلامی تبیین و تشریح کردهاند:
۱. خودبرتربینی «خودبرتربینی» یکی از مهمترین و اصلیترین ویژگیهای روحیه و رفتار مستکبرانه است. مداخلهگری در امور سایر ملتها از جمله نتایج همین روحیهی خودبرتربینی است: «یکی از ویژگیهای نظام استکباری، خودبرتربینی است. مجموعههای استکباری -آن کسانی که یا در رأس یک کشور یا در رأس یک نظام بینالمللی [یا] مجموعهای از کشورها کارها را به دست گرفتهاند- وقتی مجموعهی خودشان را از بقیّهی انسانها، از بقیّهی مجموعهها برتر دانستند، وقتی خودشان را محور دانستند، همهچیز را فرع بر خودشان دانستند، یک معادلهی غلط و خطرناکی در تعاملات جهانی بهوجود میآید... این خودبرتربینی موجب میشود که ادّعای تولیت امور ملّتها را داشته باشند، ادّعای مدیریّت جهانی را داشته باشند.»[۹]
از نگاه آیتالله خامنهای خودبرتربینی «اُسّاساس و بزرگترین مشکل استکبار» است. بسیاری از رفتارهای زورگویانهی دولت آمریکا در مناسبات امروز جهانی بر اساس همین مبنا قابل فهم و تحلیل خواهد بود. مواردی چون مداخلهگری در عراق و افغانستان، ماجراجویی در سوریه، حمایت از اغتشاشگران در فتنهی سال ۸۸ و ... از همین روحیه برمیخیزد.
اینفوگرافیک: استکبار را بشناسید
۲. حقناپذیری «حقناپذیری» یکی دیگر از همین خصوصیات است. رد کردن حرف حق سایرین و بروز رفتارهای «غیرمنطقی»[۱۰] از جمله نتایج همین خصوصیت است: «نه حرف حق را میپذیرند، نه حقّ ملّتها را میپذیرند؛ حقناپذیرِ مطلق. در مباحثات جهانی بسیار اتّفاق میافتد یک حرف حقّی زده میشود، آمریکا به دلیلی نمیپذیرد؛ با انواع شیوهها حرف حق را رد میکنند، زیر بار حق نمیروند. حالا یک نمونهاش مسائل امروز ما است که مربوط به فعّالیّتهای هستهای و صنایع هستهای است؛ حرف حقّی وجود دارد؛ اگر چنانچه انسانی اهل حق باشد، اهل استدلال باشد، اهل منطق باشد، باید وقتی در مقابل استدلال قرار گرفت، تسلیم بشود، امّا استکبار تسلیم نمیشود؛ حرف حق را میشنود، زیر بار حق نمیرود؛ این یکی از خصوصیّات او است.»[۱۱]
اگر با این زاویه به چالشی که بر سر حقوق هستهای ایران با استکبار جهانی درگرفته بنگریم اساساً فهم و درک مسئله به صورت کاملتر و حقیقیتر اتفاق میافتد. در واقع گزارهی «هستهای بهانه است» که پیش از این از سوی رهبری مطرح شده بود در پرتو چنین نگاهی قابل فهم است: «دشمنی آمریکا با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هستهای نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعوای آمریکا با ما سرِ قضیّهی هستهای است؛ نه، قضیّهی هستهای بهانه است؛ قبل از اینکه مسئلهی هستهای مطرح باشد، همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزی هم مسئلهی هستهای حل شد -فرض کنید جمهوری اسلامی عقبنشینی کرد؛ همانکه آنها میخواهند- خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانهی دیگر را بهتدریج پیش میکشند.»[۱۲]
۳. مجاز شمردن جنایت علیه بشریت جنایات فجیع علیه انسانهای بیگناه از سوی زورگویان در طول تاریخ بشریت سابقه داشته است. اما امروز مستکبرین ضمن سوءاستفاده از نتایج پیشرفتهای علمی و تکنولوژیهای مدرن، هرگونه جنایتی علیه انسانها را مجاز میشمارند: «یکی از شاخصهای دیگر استعمار و استکبار این است که جنایت را نسبت به ملّتها و نسبت به آحاد بشر مجاز میشمرند و اهمّیّت نمیدهند. این یکی از بلایای بزرگ استکبار در دوران جدید است؛ دوران جدید یعنی دوران پیشرفت علم، پدید آمدن سلاحهای خطرناک، که این سلاحها هم [از وقتی به] دست مستکبرین رسید، بلای جان ملّتهای عالم شد؛ برای جان انسانها -هر انسانی که با آنها همراه نباشد، تسلیم آنها نباشد، تابع آنها نباشد- هیچ ارزشی قائل نیستند.»[۱۳]
اگر با این زاویه به چالشی که بر سر حقوق هستهای ایران با استکبار جهانی درگرفته بنگریم اساساً فهم و درک مسئله به صورت کاملتر و حقیقیتر اتفاق میافتد. در واقع گزارهی «هستهای بهانه است» که پیش از این از سوی رهبری مطرح شده بود در پرتو چنین نگاهی قابل فهم است: «دشمنی آمریکا با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هستهای نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعوای آمریکا با ما سرِ قضیّهی هستهای است؛ نه، قضیّهی هستهای بهانه است؛ قبل از اینکه مسئلهی هستهای مطرح باشد، همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزی هم مسئلهی هستهای حل شد -فرض کنید جمهوری اسلامی عقبنشینی کرد؛ همانکه آنها میخواهند- خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانهی دیگر را بهتدریج پیش میکشند.»[۱۲]
۳. مجاز شمردن جنایت علیه بشریت جنایات فجیع علیه انسانهای بیگناه از سوی زورگویان در طول تاریخ بشریت سابقه داشته است. اما امروز مستکبرین ضمن سوءاستفاده از نتایج پیشرفتهای علمی و تکنولوژیهای مدرن، هرگونه جنایتی علیه انسانها را مجاز میشمارند: «یکی از شاخصهای دیگر استعمار و استکبار این است که جنایت را نسبت به ملّتها و نسبت به آحاد بشر مجاز میشمرند و اهمّیّت نمیدهند. این یکی از بلایای بزرگ استکبار در دوران جدید است؛ دوران جدید یعنی دوران پیشرفت علم، پدید آمدن سلاحهای خطرناک، که این سلاحها هم [از وقتی به] دست مستکبرین رسید، بلای جان ملّتهای عالم شد؛ برای جان انسانها -هر انسانی که با آنها همراه نباشد، تسلیم آنها نباشد، تابع آنها نباشد- هیچ ارزشی قائل نیستند.»[۱۳]
حملهی اتمی به دو شهر ژاپن در سال ۱۹۴۵
در این زمینه نیز فهرست جنایات دولت آمریکا در اقصینقاط علیه انسانها بسیار طولانی و دردآور است. استفاده از سلاح اتمی علیه مردم ژاپن، شکنجه در زندان گوانتانامو و ابوغُریب و... تنها گوشهای از این فهرست طولانی است.
۴. فریبگری و رفتار منافقانه امروز درحالیکه ضد انسانیترین فجایع علیه بشریت توسط ایالات متّحدهی آمریکا و با استفادهی بی قید و شرط از انواع ابزارها و امکانات صورت میپذیرد، همزمان دولت آمریکا خود را پرچمدار صلح و حقوق بشر نیز میداند. این رفتار منافقانه طنزِ تلخ و دردناک روزگار ما است: «[یکی دیگر از شاخصها] فریبگری و رفتار منافقانه است... سعی میکنند توجیه کنند و جنایت را در لباس خدمت نشان بدهند! این نظام استکبار که قصد سلطهی بر ملّتها را دارد، از این شیوه بهطور متعارف و معمول در همهی زندگیاش استفاده میکند؛ شیوهی توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت به جنایت.»[۱۴]
۴. فریبگری و رفتار منافقانه امروز درحالیکه ضد انسانیترین فجایع علیه بشریت توسط ایالات متّحدهی آمریکا و با استفادهی بی قید و شرط از انواع ابزارها و امکانات صورت میپذیرد، همزمان دولت آمریکا خود را پرچمدار صلح و حقوق بشر نیز میداند. این رفتار منافقانه طنزِ تلخ و دردناک روزگار ما است: «[یکی دیگر از شاخصها] فریبگری و رفتار منافقانه است... سعی میکنند توجیه کنند و جنایت را در لباس خدمت نشان بدهند! این نظام استکبار که قصد سلطهی بر ملّتها را دارد، از این شیوه بهطور متعارف و معمول در همهی زندگیاش استفاده میکند؛ شیوهی توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت به جنایت.»[۱۴]
اینفوگرافیک: سوءاستفادهی استکبار از مفاهیم شریف
در این زمینه نیز مصادیق متعددی از نفاق و دورویی در وقایع گوناگونی چون: سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران، مبارزه با تروریسم و ... از سوی دولتمردان آمریکایی دیده شده و میشود. این موارد فقط بخشی از ویژگیهای اصلی در رفتارشناسی دولت مستکبر آمریکا است که میتوان بندهای دیگری را نیز به آن افزود. کفر به طاغوت: مبنای توحیدیِ دشمنی با آمریکا پس از برشمردن خصوصیات روحیهی استکباری دولت آمریکا این سؤال مطرح میشود که چرا ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی به مخالفت و دشمنی با آمریکا برخاسته و پرچمدار مبارزه با مستکبرین دنیا شدهاند؟ به نظر میرسد دقیقترین پاسخ به این سؤال در «مبنای فکری و اعتقادی» ملت ایران و نظام اسلامی نهفته است. هر چند زیادهخواهی آمریکا در مسائل مختلف و در بُرهههای تاریخی گوناگون وجود داشته اما تقلیل دادن ماجرا به مسائل و کشمکشهای سیاسی و ... اشتباه است. باید «بنیادینترین سطحِ» این منازعه و درگیری را تشخیص داده و بر اساس آن سایر مسائل را تحلیل کنیم. در همین راستا، آیتالله خامنهای شکلگیری انقلاب اسلامی و پدید آمدن نظام جمهوری اسلامی را اساساً در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران و به چالش کشیدنِ «منطق استکبار» معرفی میکنند: «مقابلهی امروز نظام اسلامی با استکبار از چه رو است؟ چون استکبار با این خصوصیّاتی که گفتیم، قادر نیست نظام اسلامیای مثل نظام جمهوری اسلامی ایران را تحمّل کند. چون نظام جمهوری اسلامی اساساً در اعتراض به استکبار پدید آمده است؛ انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران بهوجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوی شد، منطق استکبار را به چالش کشید.»[۱۵]
شکنجه در زندان گوانتانامو شکنجهی دستگیرشدگان عراقی در زندان ابوغریب
در ادامهی همین خط تحلیلی باید به ریشههای فکری و اعتقادی ملت و نظام اسلامی بهصورت کلی و اصل «توحید» بهصورت خاص توجه کرد. توحید به یک معنا مبناییترین و اساسیترین اعتقاد در منظومهی اندیشهها و اعتقادات اسلامی است. حال در اینجا باید به تفسیر توحید در اندیشهی آیتالله خامنهای توجهی ویژه داشت چراکه استکبارستیزی انقلاب و نظام اسلامی نیز برخاسته از همین مبنا است: «این که گاهی از بعضی زبانها شنیده میشود -که درست است- که ما با نظام مسلطِ بر دنیا چالش داریم و مسئله داریم، یک واقعیت است. طبیعت اسلام این است؛ «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی». این معنای اسلام است. یعنی ایمان بالله به تنهایی کافی نیست؛ کفر به طاغوت، مقدمهی صحت و صداقت و قبولی ایمان بالله است. کفر به طاغوت یعنی چه؟ یعنی همین نظامهای سلطهی موجود در دنیا.»[۱۶]
دو رویِ «توحید» در این اندیشه بهصورت همزمان «ایمان به الله» و «کفر به طاغوت» را دربرمیگیرد و «طاغوت اعظم» و رأس هرم استکبار در دنیا به تعبیر ایشان دولت آمریکا است: «امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحدهی آمریکاست؛ زیرا صهیونیسم را او به وجود آورده است و آن را تأیید میکند. آمریکا جانشین طاغوت اعظم قبلی یعنی انگلیس است... در بسیاری از بخشهای امت اسلامی ایمان بالله هست؛ اما کفر به طاغوت نیست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت، تمسک به عروهی وثقای الهی امکانپذیر نیست.»[۱۷]
در این نگاه بدون کفر ورزیدن به طاغوت در توحید هم خدشه وارد میشود: «توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا؛ «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الّا نعبد الّا الله و لا نشرک به شیئا». نمیگوید «لا نشرک به احداً» -البته یک جائی هم «احداً» دارد، اما اینجا اعم از آن است- میفرماید: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید. یعنی شما اگر از عاداتِ بیدلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همینجور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همینجور است -آنجائی که به ارادهی الهی منتهی نشود- همهی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک.»[۱۸]
دو رویِ «توحید» در این اندیشه بهصورت همزمان «ایمان به الله» و «کفر به طاغوت» را دربرمیگیرد و «طاغوت اعظم» و رأس هرم استکبار در دنیا به تعبیر ایشان دولت آمریکا است: «امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحدهی آمریکاست؛ زیرا صهیونیسم را او به وجود آورده است و آن را تأیید میکند. آمریکا جانشین طاغوت اعظم قبلی یعنی انگلیس است... در بسیاری از بخشهای امت اسلامی ایمان بالله هست؛ اما کفر به طاغوت نیست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت، تمسک به عروهی وثقای الهی امکانپذیر نیست.»[۱۷]
در این نگاه بدون کفر ورزیدن به طاغوت در توحید هم خدشه وارد میشود: «توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا؛ «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الّا نعبد الّا الله و لا نشرک به شیئا». نمیگوید «لا نشرک به احداً» -البته یک جائی هم «احداً» دارد، اما اینجا اعم از آن است- میفرماید: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید. یعنی شما اگر از عاداتِ بیدلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همینجور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همینجور است -آنجائی که به ارادهی الهی منتهی نشود- همهی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک.»[۱۸]
اینفوگرافیک: سیاههی جنایات آمریکا علیه ملت ایران
چنانچه با این زاویهی نگاه به مسئلهی دشمنی با آمریکا نگاه کنیم سایر مسائل تحتالشاع قرار میگیرد. از سویی مسائلی چون هستهای و حقوق بشر و... صرفاً بهانههایی در دست استکبار جهانی است و از سوی دیگر خصومت ایران اسلامی با دولت آمریکا بهعنوان طاغوتِ اعظم از مبنایی توحیدی برمیخیزد.
پیروزی با جریان حق است استکبار جهانی شاخصها و ویژگیهایی در روحیات و رفتارهای خود بُروز و ظهور میدهد که علاوه بر اینکه ظلم و زورگویی متداول در فضای جهانی را موجب گشته با مبانی دینی و توحیدی نیز در تضاد آشکار است. دولت آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم و پایان پذیرفتن جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان «رأس نظام سلطهی جهانی» شناخته شده نماد این روحیه و طاغوت اعظم است.
تا وقتی این روحیه و نتایج ناشی از آن در رفتار دولتمردان آمریکا وجود داشته باشد این درگیری حقطلبانه علیه سلطهطلبی و زورگویی نیز ادامه خواهد داشت و تنها راه رفع این دشمنی، عاقل شدن مستکبرین و دست برداشتن آنها از روحیات مستکبرانه است هرچند پایان منازعهی بین حق و باطل بر اساس سنن الهی در تاریخ کاملاً مشخص است: «ما یقین داریم که در این کارزاری که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است -کارزار بین اسلام و معارف اسلامی و بیداری اسلامی از یکسو، و طمعورزیهای استکباری سیاستهای شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنی دولت آمریکا از یک طرف دیگر- پیروزی با ماست؛ پیروزی با طرف حق است. در این، هیچ تردیدی وجود ندارد. همهی قرائن این را نشان میدهند و تأیید میکنند. طبیعتِ سنن الهی هم همین است؛ یعنی غیر از این معنی ندارد. آن گروهی که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکی نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنتهای الهی در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعی از جریان سنن الهی در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده میکنیم.»[۱۹]
۱. بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین ۱۳۹۳/۹/۶ ۲. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۳. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۸/۱۲ ۴. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۵. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۸/۱۲ ۶. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۷. بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۳۹۳/۴/۱۶ ۸. بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۷۶/۸/۱۴ ۹. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۰. بیانات در دیدار مردم آذربایجان ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ ۱۱. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۲. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۸/۱۲ ۱۳. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۴. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۵. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۶. بیانات در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم ۱۳۸۷/۳/۲۱ ۱۷. بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۸۵/۵/۳۰ ۱۸. بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۱/۸/۲۳ ۱۹. بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (علیهمالسلام) ۱۳۸۶/۵/
پیروزی با جریان حق است استکبار جهانی شاخصها و ویژگیهایی در روحیات و رفتارهای خود بُروز و ظهور میدهد که علاوه بر اینکه ظلم و زورگویی متداول در فضای جهانی را موجب گشته با مبانی دینی و توحیدی نیز در تضاد آشکار است. دولت آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم و پایان پذیرفتن جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان «رأس نظام سلطهی جهانی» شناخته شده نماد این روحیه و طاغوت اعظم است.
تا وقتی این روحیه و نتایج ناشی از آن در رفتار دولتمردان آمریکا وجود داشته باشد این درگیری حقطلبانه علیه سلطهطلبی و زورگویی نیز ادامه خواهد داشت و تنها راه رفع این دشمنی، عاقل شدن مستکبرین و دست برداشتن آنها از روحیات مستکبرانه است هرچند پایان منازعهی بین حق و باطل بر اساس سنن الهی در تاریخ کاملاً مشخص است: «ما یقین داریم که در این کارزاری که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است -کارزار بین اسلام و معارف اسلامی و بیداری اسلامی از یکسو، و طمعورزیهای استکباری سیاستهای شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنی دولت آمریکا از یک طرف دیگر- پیروزی با ماست؛ پیروزی با طرف حق است. در این، هیچ تردیدی وجود ندارد. همهی قرائن این را نشان میدهند و تأیید میکنند. طبیعتِ سنن الهی هم همین است؛ یعنی غیر از این معنی ندارد. آن گروهی که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکی نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنتهای الهی در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعی از جریان سنن الهی در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده میکنیم.»[۱۹]
۱. بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین ۱۳۹۳/۹/۶ ۲. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۳. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۸/۱۲ ۴. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۵. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۸/۱۲ ۶. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۷. بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۳۹۳/۴/۱۶ ۸. بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۷۶/۸/۱۴ ۹. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۰. بیانات در دیدار مردم آذربایجان ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ ۱۱. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۲. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۸/۱۲ ۱۳. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۴. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۵. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۸/۲۹ ۱۶. بیانات در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم ۱۳۸۷/۳/۲۱ ۱۷. بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۸۵/۵/۳۰ ۱۸. بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۱/۸/۲۳ ۱۹. بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (علیهمالسلام) ۱۳۸۶/۵/
- ۹۴/۰۸/۱۸